بنده خودم یه عادتی دارم ،خدمتتون عرض می کنم : کتاب که می خوندم برخی اوقات که به مطلب جالبی که می رسیدم کتاب رو ول می کردم. درست مثل کسی که دستش سوخته، هیچ یادم نمیره یکی دو سه ماهی با یه عده ای از دوستان بحثی داشتیم دربارهی که در جهان و در طبیعت عدل هست یا نیست ؟ چون برخی این باور را دارند که از این دست بدی از اون دست میگیری و... وارد بحثش نمی خوام بشم،بنده هر چی نگاه می کردم اینو نمی دیدم.در یک کتابی که برای من مهم بود یه جمله دیدم : طبیعت به قانون ظلم حرکت میکند من این کتاب رو ول کردم و بعد که دنبالش رفتم دیدم بله دو سوم حیوانات برای یک روز زندگی باید یه حیوان دیگه رو بکشن .و در دنیایی که دو سوم موجودات برای یک روز زندگی باید یه حیوان دیگه بمیره صحبت از عدل معلومه نفهمیدن جهانه. بنابراین طبیعت قانونش قانون ظلمه. تنها انسان که میتونه عادلانه عمل کنه و باید عادلانه عمل کنه و این تنها صفت و امتیاز من و شماست به خاطر آزادی که داریم. ولی اگه در بند طبیعت بمونیم ما هم به همون اندازه ظالمیم که بقیه موجودات به دلیل اجبارشون ظالم هستن .🤍🌱دکتر هلاکویی
انسان بین ۱۷ تا ۲۲،۳ سالگی در ساده لوح ترین ورژن خودشه. فکر می کنه همه چیز رو میدونه، مرکز دانایی جهانه، می تونه دنیا رو تغییر بده و همه بزرگترهایی که شبیه اون فکر نمیکنن، احمق و کم هوشن؛ و هیچ ایده ای نداره از اینکه زمان قراره چقدر متواضع و فروتنش کنه در مورد دانایی و قدرتش.
انسان بین ۱۷ تا ۲۲،۳ سالگی در ساده لوح ترین ورژن خودشه. فکر می کنه همه چیز رو میدونه، مرکز دانایی جهانه، می تونه دنیا رو تغییر بده و همه بزرگترهایی که شبیه اون فکر نمیکنن، احمق و کم هوشن؛ و هیچ ایده ای نداره از اینکه زمان قراره چقدر متواضع و فروتنش کنه در مورد دانایی و قدرتش.