یکسال میگذره که مامان بزرگم مرده من خیلی دوستش داشتم و بهش وابسته بودم از بعد از رفتنش خیلی زندگیم عوض شده حتی میخواستم خودکشی کنم و به زور نجات پیدا کردم رفتم روانشناس بهم گفت که باید باور کنم مرده ولی باورم نمیشه. راهی دارین که بهم کمک کنه؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ممنونم جلسه بعدی شنبه هست ولی گفت که تا شنبه سعی کنم تا یه حدودی هم شده درکش کنم ولی نمیتونم
درمورد همین موضوع صحبت کن،ذاتا تراپی برای بهبود ناتوانی های انسانه،درکنارش سرچ کن و کتاب هایی که تواین زمینه میتونه بهت کمک کنه رو بخون،از دست دادن تجربه سختیه من فکرمیکنم با فرارکردن نمیشه باهاش کناراومد شایدبهتره به خودت اجازه بدی این فقدان و دردشو تماما تجربه کنی وبعد برای تسکین دردی که داری هرکاری ازدستت برمیاد انجام بدی،ضمن اینکه اگرارتباط خیلی نزدیکی داشتین قطعا روحشون شادمیشه اگر بتونی آرامشتو برگردونی
درمورد همین موضوع صحبت کن،ذاتا تراپی برای بهبود ناتوانی های انسانه،درکنارش سرچ کن و کتاب هایی که توا ...
همه کار کردم ولی بازم درک نمیکنم مرده کتاب خوندم تحقیق کردم چندین بار مشاوره رفتم بازم نمیفهمم که دیگه جسمش وجود نداره بهم میگن ذهنت قوی تر از چیزی هست که باید باشه و چسبیده به این موضوع گفتن که بزرگنمایی ذهنی دارم ولی کنترلش اصلا برام ممکن نیست