چند وقتیه بابام به مادرم گیر داده که تو با کسی هستی و این حرفا...وحشتناک شکاک شده و اعصاب و روان همه رو بهم ریخته...دیگه آبرو برامون نزاشته... هر چند سال یه بار همچین بلایی رو سرمون میاره بعد از یه مدت درست میشه ولی این سری دیگه خیلی حالش بده...همش تو خونه جنگ و دعواس...فک میکنه مامانم بهش خیانت میکنه...
۱۲ساله همه چی رو از شوهرم قایم کردم درصورتی که همه میدونن...میخوام امشب همه چیو بهش بگم و ازش کمک بخوام که ببریم بابامو بستری کنیم...میگم یه وقت دایی ها یا عموم بهش میگن...از خودم بشنوه بهتر باشه...با این که اصلا دوس ندارم بدونه....