ذهنمو گرفته هی می گم بزار دوسال دیگه برم بش بگم دوستت دارم ولی نمی شه هی یادم میاد.خانوادش سخت گیرن خیلی ولی من دوست دارم هر جور شده بش بگم یه نه یا اره بگه تموم برم تا دوسال دیگه ولی می ترسم ابروی خانواده اون و من اینا بره یه وقت به خاطر سنم برداشت بد کنن چون الان ۱۸ سالم هست
من گفدم
قبول کرد ولی خشکه🥲😂
بهش بگو شاید اونم خوشش میاد ازت😐
دختره چند سالشه؟
اگه توی خانوادتون رسم هست که زود ازدواج کنین و شما هم واقعا واقعا عاشقشی با خانوادش این قضیه رو در میون بزار و بگو یکم صبر کنین تا بزرگتر شیم جفتمون .
پیامش دادم حال احوالشو پرسیدم(پارسال رفیق معمولی بودیم)
بعد امروز صبح ساعت۶:۳۰قرار داشتیم نیومد منم پیامش دادم کلی فحشو اینا بش دادم ک اره دورم زدی
گف بیا ببینمت بی ادبم نشو
رفتم گف ب جان مادرم خواب بودم و این حرفا
معذرت خواهی کردم بعد گفدم ازت خشم میاد دوست دارم
اونم گف منم خشم میاد ازت دوست دارم ولی شرایط کاریم جوریه ک نمیتونم وقت زیاد برات بزارم نمیتونم ببرمت بیرون محبت کنم و... گفدم مشکلی نی میسازیمش اونم اوکی داد
ولی خشکه حالیش نی چی بگه بم برمیخوره
به نظرم برو به خود دختره بگو ببین نظرش چیه اگه مثبت بود بعد خونواده هاتونو در جریان بزارین و موافق بودن اگه تو خونواده تون زود ازدواج کردن رسمه برین خواستگاری و یه نشون بشه تا دو سال دیگه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
