در اثر یه اتفاقاتی در حال حاضر دستمون بستس و هیچ طلایی ندارم
یکی از فامیلامون که در مجموع سرمایشون از ما هم کمتره النگو خریده بود و وقتی اتفاقی دیدمش سریع هول شد النگوهاشو زیر آستینش قایم کرد،
چنان دلم شکسته که یادم نمیره، هر دفعه آه میکشم و دلم نمیاد نفرینم کنم ولی آخه من که هیچوقت حسود کسی نبودم 😢😢
خدایی به درک
این انفاق مال خیلی وقت پیشه ولی یادم نمیره،
تا قبل اون فکر میکردم دوست خوبیه
حالا خوب بود بیاره بکنه تو چشم مردم؟
بیخیال بابا ایشالا چند برابر قبلیا برمیگرده اینروزارو کلا یادت نمیاد
باز خوبه به رخت نکشیده و قایم شون کرده
عقده ایه
بیخیال بابا.اگه از حسادت و چشم زخم میترسه اصلا چرا میندازتشون؟
کیو نفرین کنی؟
ان شالله به زودی طلا و هر چی که دوس داری بخری
مگه مقصر این ک تو طلا نداری ایشونه؟😐
چقدر سریع قضاوت کردی
شاید بخاطر خودت اینکارو کرده که ناراحت نشی
این قضاوت‌هایی که میکنید یک درصد احتمال بدید که اشتباهه، اون دنیا برای تک تک افکار و اعمالمون باید جواب پس بدیم، اگرم واقعا همونیه که شما فکر میکنی، بازم کار درستی کرده که النگوهاش رو تو چشم شما نکرده
اولا چه روحیه حساسی داری. طلا اصلا چیز انقدر مهمی نیست که انقدر هم ذهنتو‌درگیر کنه و ناراحتت کنه
دوما چرا از اونور نگاه نمیکنی شاید نخواسته نازاحت بشی با توجه به روحیه حساست
من خودم معمولا برای مهمونی ها طلا رو طلا نمیندازم یه تیکه قشنگ مثلا مخصوصا اگه جایی برم که بدونم ممکنه خانما دلشون بکشه شاید همون یه تیکه رو هم اصلا نندازم جز حلقه ام
