شوهر اقواممون اینجا بود برای درست کردن وسیله خراب شده منزل که تو حیطه شغلی شون بوده
موقع رفتن شوهرم گفت کاپشن من کو کو با عجله منم برم بدرقه کنم. من رفتم کاپشن شوهرم بیارم پام خورد به دسته جاروبرقی خوردم زمین بدجور بعد به شوهرم گفتم اروم منو به عجله انداختی افتادم شوهرم برگشت به جای اینکه دستم بگیره بلندم کنه بگه چیزیت نشد پیش اون فامیله برگشت گفت دسته جاروبرقی برداری از زمین نمیفتی زمین اینم داشت مینداخت گردن من با لحن بد
شما بودین ناراحت نمیشدین؟ گفتم پیش اون میگفتی چیزیت نشد؟ داشت طرف کفشاشو میپوشید بره بعد که بدرقه کردی میومدی میگفتی اگه این دسته جاروبرقی برمیداشتی نمیفتادی و غیره چرا پیش مردم منو خراب میکنی اون لحظه دنبال خراب کردن گشتی چرا باید منو بلندم میکردی نظرتون بگید خواهشا صادقانه بگید حق دارم دلخور شم؟