از همچین ادمی جدا میشین یا ادامه میدین

دوسش دارم ولی میدونین چیه اینکه یه چیزایی رو دروغ گفته اذیتم میکنه مثلا سالها قبل ازدواجمون از اون بچه خبری نبوده بلافاصله بعد ازدواجمون پیداش شده همسرم ازرو دلسوزی میگه جوابشو دادم نمیدونسم قصد خودشو مادرش خراب کردنه زندگیم بوده اینا اذیتم میکنه

عزیزم متوجه نشدین چی گفتم زنه ۱۰ سال از شوهرم بزرگتر بوده به همسرم نگفته بوده کنارشم کلی دروغ گفته بوده شوهرم حتی میگه بچه دارشدنشم با دوز کلک بوده برا همین هیچ حسی به اون بچه نداره چون میگه اون زنه زو نمیخواستم هیچ وقت بچه ای که ازاون زن هم باشه نمیخوام سالها قبل ازدواجموم اون بچه نبودخ بلافاصله بعد ازدواج پیداش شده به قصد خراب کردنه زندگیم شوهرمم از رو دلسوزی جواب داده میگه نمیدونسم قصدشون چیه به من گفته بود اول ازدواج سالهاس خبری ازش ندارم  پیداش بشه هم نمخوامش ولی بعد ازدواج  جوابشو داده 

مهم خصوصیات اخلاقیمون بود که بهم میخورد و ظاهرش فقط چن سال بزرگتر ازم میخوره

زنه گفته بوده سنم تو شناسنامه ماله یه خواهرم بوده که فوت کرده قبلا انگار از این کارا زیاد میکردن همسرمم باور کرده موقع طلاق تو دادگاه زنیکه گفته حلال کن دروغ گفتم ۱۰ سال بزرگترم

ازمن ۹ سال کوچیکتره ولی ظاهری ازمن بزرگتر میزنه 

کلا همه چی رو دروغ گفته بوده از سنش بگیر تا همه چی زنه تو شهر کوچیک بوده مادر شوهرم میگه همچین در عرض یه روز همه چی رو تموم کردن عقد و فلان شد انگار مارو جادو اینا کرده بودن

عزیزم من وقتی با همسرم ازدواج کردم اون بچه سالها تو زندگیش نبوده همسرم گف کلا نیس تو زندگیم ولی بعد ازدواجمون پیداش شده همسرمم از رو دلسوزی جوابشو داده ولی قصد مادرو بچه فقط خراب کردنه زندگیم بوده من مشکلم اینه پیداش شده بود چرا به من نگف چرا با نگفتنش به من به هدفی که اونا داشتن یعنی خراب کردنه زندگیمون کمک کرده

خودش همه جوره خوبه ولی چون سالها قبل ازدواجمون اون بچه تو زندگیش نبوده بعد ازدواح پیداش شده به قصد خراب کردنه زندگیم همسرم به من نگفته و از رو دلسوزی میگه جواب میدادم نمیدونسم هدفشون چیه مشکلم اینه چرا پیداش شده بود به من نگف چرا به هدفی که اونا داشتن با نگفتن و پنهون کاری ازم کمک کرده

همسرم سالها نو زندگیش نبوده زنه گفته بوده بچه رو خودم ورمیدارم دور و ورش نباش ولی بعد ازدواج پیداشون شده قصدشون هم گفتم زنه گفته فقط میخوام زندگیشونو خراب کنم اون بچه الان دانشگاه میره ولی همسرم نقشی تو زندگیش نداره مشکلم الان اینه چرا وقتی ازدواج میکردیم سالها تو زندگیش نبوده ولی بعد ازدواج پیداش شده که قصدشم مشخصه چی بوده همسرم با پنهون کاری کمکشون کرده علتشو میپرسم میگع فقط دلم سوخت