سلام بچه ها من خانوم خونه نشینی هستم مدام تو خونه اگر بخاید منو توصیف کنید من فقو گاهگاهی بهد از سر کار همسرم با همسرم میریم بیرون من زندگی قبلیم مشکلات زیادی داشتم با ازدواج مجدد ــحال روحی من خوب شد
اما چند وقیقه من درگرونم همش حس میکنم وقت رفتن منه
همش فکررمیکنم عجل همراه منه
بچه هه دلشوره و استرس دارم ترس دارم
میترسم
نمیدونم ب همسرم بگم؟؟
اگر بخان بگم میگه زنم دیونه هست ـ همش دلم میخاد برم مسافرت
دلم حال جدید میخاد
من خیلی پکرمم خیلی گرفته ام
تا چیزی میشع اشکم دررمیاد
حالم بده چ کنم نمیدونم برم روانمزشک