یکیش رو خودم تعریف می کنم
امروز خواب دیدم رفتم پیش یه دکتر زیبایی چلغوز بعد خودمو نعیمه نظام دوست جا زدم پیشش اونم نمی شناختش بعد که من رفتم از مطبش از تلوزیون دیدش د فهمید دروغ گفتم. با منشیش دعوا گرف که تقصیر توئه اونم گریه و التماس افتاد به زانوهای دکتره که اخراجش نکنه
این چه خوابی بود دیدم هنوزم از یادآوریش خنده ام میگیره خیلی پرمعنا و مفهوم بود لعنتی 🤣🤣🤣🤷♀️