من حدود ۶ سال پیش رفتم خونه یکی از فامیل لپتاپش رمز نداشت رفتم سر لپتابشو دیرم باکلی دختر بوده ختی عکس ار رابطشونم داشت الان اومده خاستگاریم خانوادم راضین گفتم من راضی نیسن بابام پیلع کرد ی دلیل بیار ردش کنم جریانو براش تعریف کردم کفت ول کن ازدولج میکنه درست میشه بهش فکر نکن
بنظرم تو شرایط درست تصمیم گیری نیستی ،پسری که دوست دختر میگیره ،عکس با این وضعیت میگیره باهاش، تهشم به ازدواج ختم نمیشه مناسب ازدواج نیست ،چرا باید ی مرد یا ی پسر عاقل اینکارو بکنه ،نمیدونم ولی چرا آدم روزه شک دار بگیره ،حالا چرا شما فردی رو انتخاب کردین که مورد مسند خانوادتون نبوده که بخوان حالا اینجوری فشار بیارن ،خوب اطمینان بده بهشون که با اونم ازدواج نمیکنی ،که حد اقل تصمیم درستی بگیری ،نه اینکه برا فرار از ی موضوع ی داستان دیگه درست بشه ،صحبت ی عمر زندگیه
کسی که یه بار یه کاری رو می کنه N دفعه دیگه هم میتونه انجامش بده.
به نظرم اول با خودش حرف بزن...نگو چی دیدی...ببین قایم می کنه؟ یا مثلا اگه بپرسی قبلا با دختر دیگه تی بودی ببین چی جواب میده. اینجوری شاید بهتر بتونی تصمیم بگیری
کسی که یه بار یه کاری رو می کنه N دفعه دیگه هم میتونه انجامش بده.به نظرم اول با خودش حرف بزن...نگو چ ...
میتزسم اونم بخاد بره تو گذشتم من منم باکسی سه سال دوست بودم همو دوست داشتیم میخاستیم ازدواج کنیم تو اون سه سال فقط دستمو گرفت ولی خانوادم راضی ب ازدواج نشدن