عموی بابام خیلی خیلی خیلی پولدار بود تو پنجاه سالگی سرطان گرفت همه ناراحتش شدن چون دکترا جوابش کرده بودن اما ی شب گفته بود من تو پنجاه سال عمرم اندازه عمر نوح عشق و حال کردم نه حسرتی دارم نه آرزویی واقعا برام فرقی نداره بمیرم یا بمونم.... بعد دلم میسوزه برای جوونایی ک باید از عشقشون ارزوهاشون دست بکشن برای بی پولی