2777
2789
عنوان

معلما و ای دانش اموزا بیایییییددد

| مشاهده متن کامل بحث + 455 بازدید | 62 پست
همه چی از دید معلم یه جور دیگسوای از دید دانش اموز همه چی فرق داره

خیلی فرق داره واقعا😂

چون بچه ها افتخار می‌کنند تو کلاس آدمای سخت گیر تقلب می‌کنند و چون بهشون سخت میگیره بدون عذاب وجدان تقلب می‌کنند 

ولی وقتی معلمی بهشون اعتماد کنه دلشون نمیاد میگن اعتماد کرده 

البته بعضیا هستند باز تقلب می‌کنند ولی خب کم هستند  

خیلی فرق داره واقعا😂چون بچه ها افتخار می‌کنند تو کلاس آدمای سخت گیر تقلب می‌کنند و چون بهشون سخت می ...

من فکر کردم اینطوری حساب میبرن

جدا از اینکه کیف وسط میذارم جابه جا هم میکنم بچه هارو

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من فکر کردم اینطوری حساب میبرنجدا از اینکه کیف وسط میذارم جابه جا هم میکنم بچه هارو

از این معلم ها داشتیم 😂😂

پس مشکل از ارائه نیست که بچه ها گوش نمیدن 

فکر کنم مشکل از اخلاقتونه بچه ها حال نمی‌کنند 🥲🥲

دقیقا منم اینکار میکنممعلمتون همیشه همینه؟یعنی این روتین هرجلسشه؟حرفی خنده ای چیزی نداره؟تازه من درس ...

روال کار همینه ولی معمولا برای اینکه جو کلاس خسته کننده نباشه شوخی و... میکنه یا چند دقیقه استراحت میده

چون میگم ما معلمی داشتیم که رو صندلی میشنست طفلی پیرمرد بود حواس هم تلاشت ولی اینقدر مهربون بود اینقدر دوستش داشتیم با جون و دل به حرفاش گوش می‌دادیم 

دبیر عربی هم بود 

یه بار یادش رفت امتحان داریم ما مردیم بخدا اینقدر ناراحت شدیم 🥺🥺

مشکل کمی از ارائه تون هست

راستش من دوتا کیف وسطشون میذارمچون همینجوری هم حساب نمیبرنفکرکردم حداقل برا امتحان ازمن ترسی داشته ب ...

خب به نظرم یکم تلاش بکن بچه ها سر کلاس ارامش داشته باشن

نه اینک استرس بکشن 

اگ اعتمادشون جلب بشه و ارامش داشته باشن مطمئن باش اون روزی ک تو هفته باهات کلاس دارن بهترین روز عمرشونه

نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!

راستی من انگار تو خونم ارایش هیچی لباساهم اصلا عوض نمیکنم تکراری همش

چرا حتما تغییر بده تو تیپ و ظاهرت چون حدا از بحث بچه ها تو حال روحی شخص خودت هم خیلی موثره از عطر خوشبو استفاده کن یه رژ ملیح بزن

کیف ک کفش خوب بپوش و مقنععه ت هم همیشه تمیز و صاف باشه

نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!

از این معلم ها داشتیم 😂😂پس مشکل از ارائه نیست که بچه ها گوش نمیدن فکر کنم مشکل از اخلاقتونه بچه ها ...

دقیقا همینه باهام حال نمیکنن

من حرف زدن عادیم هم استرسیه 

خب اینارو قشنگ میفهمن بچه ها

کلا از بچگی همین بودم

حتی یه دوستم نداشتم تا حالا اصلا بلد نیستم ارتباط بگیرم

روال کار همینه ولی معمولا برای اینکه جو کلاس خسته کننده نباشه شوخی و... میکنه یا چند دقیقه استراحت م ...

ببخشید شوخی که میگید من اصلا نمیدونم یعنی چی

مثلا این شوخی هرجلسه هست

خب ادم هرچیم بامزه باشه

مگه چقدر شوخی بلده

شوخی مثلا چی ؟

یه چی که شوخی معلم با شاگرد میتونه باشه میشه بگید

خب به نظرم یکم تلاش بکن بچه ها سر کلاس ارامش داشته باشننه اینک استرس بکشن اگ اعتمادشون جلب بشه و ارا ...

وای خدا کاش کلاسم انقدر پر جاذبه باشه که میگید

من بی انرژیم و استرسی 

معلومه دوسم ندارن

حالا اون معلم که میگم منتظرشن همه

 خوش قیافس خوش تیپه رژ میزنه تو دفترهم همیشه پرحرف و ورجه وورجه داره اما من یه گوشم

کاش بدونم این معلما چی میگن با بچه ها

من فقط بلدم یه نفس درس توضیح بدم

استراحت یک ۱۰دقیقه مگه بدم بیشتر کلاس میذارن رو سرم

ببخشید شوخی که میگید من اصلا نمیدونم یعنی چیمثلا این شوخی هرجلسه هستخب ادم هرچیم بامزه باشهمگه چقدر ...

نه اینکه بشینه جوک بگه منظورم اینه که توی تایم استراحت برای اینکه فضا عوض شه با بچه ها حرف میزنه ولی خب ممکنه توی اون لحظه حالا یه خاطره ای چیزیم بگه که خنده دار باشه

بنظرم نیاز نیست زیاد خودتون رو تغییر بدین پارسال یه دبیر داشتیم که تایم  کلاس جدی بود بعدش که‌درس تموم میشد و حرف میزدیم احساس راحتی باهاش داشتیم دبیر خوبی بود در کل

وای خدا کاش کلاسم انقدر پر جاذبه باشه که میگیدمن بی انرژیم و استرسی معلومه دوسم ندارنحالا اون معلم ک ...

یکی دوبار که گرم بگیری با بچه ها بعدش دیگه همه چی اوکی میشه باور کن چیز خاصی نمیگن از یه حال و احوال ساده شروع میکنن یا بحث های خیلی ساده

مثلا از بچه ها بپرس تابستونا که تایم ازاد دارن چه کتابایی مطالعه میکنن اگ مفید بوده براشون بهت معرفی کنن با لبخند و صمیمیت

یا مثلا یه وقتایی از خاطرلت دانش اموزی خودت براشون بگو

یا اگه داستان جالبی خوندی براشون تعریف کن

تو بحث ها دل به دلشون بده

یا مثلا یه چیستان رو با لحن معمایی براشون بگو 

اینا همع رو یکی دوبار تمرین کنی دفعه سوم راحته برات

با همکارات هم معمولی باش سلام و احوالپرسی و شرکت تو بحث های عمومی خیلی هم صمیمی نشو 


نمیدانم چرا تحمل جمعیت را ندارم...تحمل زندگی فامیلی را ندارم...من آنقدر به تنهایی خود عادت کرده ام که در هر حالت دیگری خودم را بلافاصله تحت فشار و مظلوم حس میکنم..تا دور هستم دلم میخواهد نزدیک باشم و نزدیک که میشوم میبینم که اصلا استعدادش را ندارم...!

یکی دوبار که گرم بگیری با بچه ها بعدش دیگه همه چی اوکی میشه باور کن چیز خاصی نمیگن از یه حال و احوال ...

خداکنه بتونم وارد یه بحثی بشم تا استراحت میدم کلاس میذارن رو سرشون 

چون ازقبل اجتماعی نبودم همیشه ساکت ترین عضو جمعم

بعضیا همیشه حرفی دارن که بزنن

خیلی برام وقت گذاشتید 

ممنونم نمیدونم چطور تشکر کنم ازتون

همه چیزایی میگید خیلی بدردم میخورن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mmmary66  |  6 ساعت پیش
توسط   _vampi_  |  9 ساعت پیش