سلام
دنبال یه رمان میگردم که اسمش یادم نیست.
یه دختری با زور با یه پسر ازدواج میکنه که اصلا هم دوسش نداره.قرارشون یک ساله. پسره به شدت مهربونه ولی خانواده اش مخصوصا مادرش آدم حسابش نمیکنه .وقتی میری تو جمع خانواده به شدت تحقیر میشه. یادمه پسره یه خاطره بد از جوجه کباب داره واسه همین حالش از جوجه به هم میخوره.
همینا یادمه.