همکلاسیای سمی داشتین

وای خیلی رو مخه

منم میخوام نظراتو بخونم لطفا بگید

حرف زدن نگاهشون کن بخند روتو برگردون 

چیا گفتن مثلا

همون موقع باید میزدی دهنشون 

بله داشتم

هیچی ازشون دوری کردم

بی احترامی هم نه اون طور ک ابروی خودت بره حرفی زدن توروشون بگو مشکلت چیه دردت چیه به چع جرعتی راجب من نظر میدی و به خودت اجازه میدی حرف بزنی

بگو یه بار دیگ تکرار باشه یا کوچیک ترین بی احترامی ببینم میدونم چطور باهات برخورد کنم دست و پاتو جمع کنی

ما هم داریم 

یه دخترس خیلی سمیه خیلیییی

یه بار سر کلاس جلو بقیه به یه دختر گفت ادم حسابت نمیکنم😐

کلا احترام نمی زاره خیلیم بی شخصیته 

محلشون نده 

اینا اسیب روحی دیدن قبلل

دارمممم

فقط منتظرم دانشگاه تموم شه شمارشان پاک کنم

من دوران دبیرستان دوتا همکلاسی داشتم خیلی باهم مچ بودیم دختر عمو بودن یه روز رفتم مسافرت تابستون بود یه شماره بهم زنگ وپیام میداد منم فکر کردم یکی از دوستامه چون بهشون گفتم مسافرت کجا میرم همه چیو درست میگفت اینکه باکی رفتم مسافرت کجا رفتم و...خلاصه دوماهی مزاحمتش طول کشید تا اینکه یه بار خودم بهش زنگ زدم و جدی تهدیدش کردم،چون شهرستان بودیم اون موقع،فضا کوچیک بود همه همدیگه رو میشناختن منم با عموم تهدیدش کردم گفتم تو میمونی و عموم حالا میتونی امتحان کنی و یه باردیگه شماره ت بیفته رو گوشیم ببین چه بلایی سرت میاد خداروشکر آخرین باری بود که شماره ش رو گوشیم بود،تا اینکه سال تحصیلی جدید شروع شد چون فقط رفته بودیم لباس فرم بگیریم گوشی برده بودیم یکی از همون دخترا گوشی منو خواست گفت خودمون سیمکارت داریم سیمکارتتو بردار منم بهش دادم وقتی رفتم خونه خواستم یه شماره ی جدید وارد گوشیم کنم،نمیدونم یادتون باشه یا نه گوشی های دکمه دار کشویی وقتی میخواستی شماره ی جدیدترین کنی همین که میزدی روی 09شماره هایی که ذخیره نشدن رو بالا میاورد برای منم همینطور شد همون شماره ای که دوماه خواب وخوراک ازم گرفته بود فامیل همون دوتا همکلاسیم بود که شماره ی منو بهش داده بودن😒