داشتیم جهیزیه هارو میچیدیم
5قلمو قرار شد اون بگیره که گرفت
از وقتی نوبت به من شد هی ایراد میگرفتو میگفت دست دومن آشغالن من باید باشم اونجا همه چیو باید جنس خوبه گرون بخری خلاصه من چند تا قلمو خریدم دیدم اینجوری عدا در میاره چند روز صبر کردم که شروع کرد کتک زدن منو گوشیمو شکست
که مثلا دیر شده در حالی که ما اصلا عروسی هم قرار نیست بگیریم
حالا من اومدم از خونه بیرون و اون کلیدامو ازم گرفته و گفته دیگه نیا اینجا
یک دنگ خونه هم بنام منه بنظرتون چیکار کنم
اجازه داره پرتم کنه از خونه خودم بیرون؟
بنظرم ماهی رو هروقت از آب بگیری تازس
تا نرفتی زیر ی سقف
جدا شو
جدا نشدی کنترل کن اون بی صاحابو بچه نیاری فقط ک بگی اخلاقش خوب بشه ک گند میزنین ب زندگیش
ببخشید تند صحبت کردم من حاصل ی پدر مادری بودم ک بخاطر بهتر شدن اخلاق پدرم ۲تا بچه بدبخت کردن
حق نداره بیرون بندازت چنتا شاهد غیر درجه اول خانواده پیدا کن ازش شکایت کن
برو سر زندگیت دیگه شما ک عروسی نمبخوایید بگیرید
شاید دلش میخوادتت
تو جوونی و تازه ازدواج کردی
ببخشید ولی از الان کتکت میزنه وای ب حال ۲ سال دیگه!امروز گوشیتو شکست فقط دماعتو میشکنه پس فردا دستتو میشکنه!میزنه وسایلای خونتو میشکنه
فقط ولش کن و برو
این افراد تجربه بهم ثابت کرده هیچ موقع درست نیمشن هیچوقتتتتتت و فرصت دوباره ینی خریت محض
[QUOTE=362739861]تو جوونی و تازه ازدواج کردی ببخشید ولی از الان کتکت میزنه وای ب حال ۲ سال دیگه!امروز گوشیتو ش ...[/QUOTحرفات منطقیه خواهرم😔
چرا عروسی نگرفتین؟
