قبلا گذاشتمش زود گفتم گزارش بزنید ایندفه هم همیطورنمیخام شناسایی بشم واینم بگم من وخواهرم زمین تااسمونیم هرچقد اون زرنگ و سنجیده عمل میکنه من کانلا برعکسم
اومدم سرگذشت خواهرمو بگم شاید درس عبرتی شدفقط خواهشی ک دارم وقتی خوندین زودگزارش بزنید یادش افتادم من ی خواهر دارم خیلی خوشکل وخوش هیکل بود هرچی زیبایی تو فامیل پدرومادرداشتیم اون ب ارث برد مو تو ی شهرک زندگی میکردیم تا شهر اصلی ۴۰ دیقه راه بود خواهر دبیرستانو مجبور بود بره اون شهر شهری ک میگم اکثرااااساکنینش کویت و اینا کاروکاسبی داشتن کلا پولدار زیادداشت یکی ازهمین پولدارا عاشق خواهرم میشه قیافش معمولی بود اما پولدارررر وهیکل وگرن قیافش معمولی بود خواهرم قبول نمیکرد اختلاف سنیشون ۱۳ سال بودخونوادم تافهمیدن ازخدا خواسته قبول کردن وخواهرمو راضی ببینید برا خرید نامزدی روزی ک اومدن ایقد باشکوه اومدن ک دهن هممون واموند حتی خودمون هم میگفتیم حنانه هم ازقیافه شانس اورد هم ازشوهر خلاصه اینا میرن سرخونه زندگی خواهر من یکسال زنش بود تواون یکسال کلی طلا برامناسبتای مختلف براش میخریدکلا نقطه ضعف دامادمون تعریف کردن بودخواهرم خوب قلقلش اومددستش تواون یکسال
البته براخودش بوداما ب اسم من زده بودرو تونستم جمع کنم ببینید ایشون بشددددددت جلوبقیه جانمازاب میکشید دیگه خسته شده بودم ازمن بچه میخواست بهونه دیگه بی فایده بودمنم حس کردم دیگ حسابم تقریبا همونی شد ک بتونم مستقل بشم ی شب زنگ زدم ب یکی ازدامادمون کارش دولتی بودنظامی بود اندازه چشام اعتمادداشتم ب خواهرم نگفتم اما ب اون گفتم پسرعموم بودما برادرنداشتیم همه رو بهش گفتم ریز ب ریز گف پشتتم خواهرمی هرکاری کردی پشتتم ی روز قرار گذاشتن همون خونه ک گف من فهمیدم اون خونه هم ب اسم مادرشه وبراخودش الکی میگف خونه دوستمه هماهنگ کردم با دامادمون تعقیبش کردیم دختره روسوار کرد همش هم ازاین پلنگ ملنگابود بمن میگف متنننننفرم ازاین دخترای ک دیگ خیلی ارایش وعمل میکنن هه چرت بودهما حرفاش (ببینید موقعی ک مچ یکسو میگیرید محاله زنگ بزنید پلیس اون بیاد چون توقضیه ناموسی قاطی نمیکنن خودشونو من ب دامادمون گفتم ایناخومیرن تو اینوخونه اما چجوری رسواشون کنم من زنگ زدم پدرش پدرم عموش وهمکارش و داییش اینا تقریبا میشه گف بزرگ بودن واینو خیلی قبول داشتن گفتم
دادگاه درخواست مهریه و ...دادم مدارکی روهم داشتم نشون دادم وقت گذاشتن گفتم ن من امنیت جانی ندارم (چون خون جلو چشاش گرف ابروش داشت میرف منم طلاق میگرفتم اینا طلاق براشون حکم بی ابرویی تمام بود وهمه اینارو ذکر کردم خیلی باسرعت طلاق گرفتم حتی تودادگاه گف مهریه نمیدم خونه ب نامش زدم قاضی گف میخواستی نزنی مگه تفنگ گذاشت روسرت اون هدیه دادی مهریه هم حقشه وهمشو گرفتم چون قبل اینکه چیزایی ک ب نامشه رو بزن ب نام مادرش زود اسعلام گرف دادگاه میخام بهتون بگم۱ هیچی ازهیچکس بعید نیس ۲تامیتونید پس انداز کنید حتی درحد ی تمن۳ مردا عین بچه هان خیلی راحت تومشت میشه گرفتشون اونا لذت میبرن ازتعریف وتمجیدودر اخر همیشه سعی کنید احساس رو سرکوب کنیدعقل روبکاربندازید گریه داد وفریاد فقط طرف مقابل رو حارتر وچ بسابی عارترمیکنه وروتون توروهم بازمیشه با پنبه سربریدن خیلی بهتره اینم پایان گزارش بزنید لطفا
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 💚 تا زنده هستم استقلالی و هوادار تیم بزرگ و با اصالت استقلال هستم و در روز وداع از دنیا هم دوست دارم مرا با پیراهن مقدس استقلال بزرگ به خاک بسپارند ⭐️💙👑💙⭐️ استقلال سرور پرسپوليسه تا ابد و یک روز 😄💙👑 CR7 🤍✌️ لر 👑 𐎡𐏃𐎿𐎠𐎴 🙃🐥