دوستان تاپیک دیشبم رو بخونید اکه در جریان نیستید چی شده 
تاپیکی که نوشتم از دست شوهرم بغضم گرفته 
خلاصه من بهش زنگ نزدم تا اینکه ساعت ۳و ۴۰ دقیقه زنگ زد مامانم برداشت گفتم بگو بعدا زنگ میزنم
بعد ۲۰ دقیقه زنگ زدم خیلی سرد بود منم خیلی سرد گفت خواب بودی گفتم نه گفت زنگ زدم بگم دارم میرم کرج گفتم بسلامتی بعدش هیچی نگفت بعدشم تلفن قطع شد نمیدونم قطع شد یا دوباره خودش قطع کرد ولی فکر کنم قطع شد وسط صحبت بدون خداحافظی 
و بعدشم منتظر موندم زنگ بزنه ولی نزد قبلا هم اینجوری شده بود گفته بودم وقتی داریم صحبت میکنیم قطع شد زنگ بزن 
ولی دوباره انگار نه انگار یعتی براش مهم نیست 
خیلی دلم گرفته خیلی داغونم تورو خدا یچیزی بگید آروم شم 
نگید چرا خودت دوباره زنگ نزدی چون اگه تاپیک رو بخونید متوجه میشید دیشب روم تلفن رو قطع کرد دیگه چرا وقتی دوباره تلفن قطع شد بهش زنگ میزدم اصلا همه اینا بکنار بهش گفتم خیلی ناراحت میشم تلفن وسط صحبت قطع میشه زنگ نمیزنی و زنگ نزد:))