کلی کار دارم کار خونه
حس هیچ کاری نیست بریدم انگار
کم کم به این نتیجه میرسم اگه دوسش داشتم همه چی فرق میکرد انگیزه داشتم برای همه کارام
ناهار درست نکردم دلم نمیخواد هم درست کنم
دلم میخواد اشک بریزم.کاش مقاوم نبودم.کاش
خونه تع خوب مگه دوسش نداری خونه زندگی تو
بمیرم برای دلت،انشاالله مشکلاتت زودی حل بشه
منم دیشب با بک نفر از اشناهام حرف میزدم
بیچاره میگفت من ازدواج سنتی کردم و اصلا شوهرمو دوست نداشتم الان ازش دوتا بچه دارم با هم جنگ و دعوا نداریم اون دوستم داره اما دوستش ندارم برای هیچ چیزی دیگ ذوق نمیکنم کاملا خنثی من غذا درست میکنم خونه رو مرتب میکنم ولی وقتی میشینم سرسفره باهاش میبینم هنوزم بعد چندسال دوسش ندارم،،،،،خدا به دلتون ارامش بده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
