سلام
بله حیطه اصلی کارم کودک و سالمند هست
عزیزم همچین ترسی باید ریشهیابی بشه. بدون علت نیس
ممکنه اتفاقی افتاده باشه ک شما ازش بیخبر باشی
مثلا مهمونی داشتین یا مهمونی بودین، کسی ترسونده باشش
یا بیرون.. پارکی جایی.. همسایهای.. یه بحث و دعوای شدید توی خونه.. ترس از تاریکی و هزاران چیز دیگه
باید علت رو پیدا کنی و حذفش کنی
اصلا هم سعی نکن بهش فشار بیاری مثلا بزور تنها بفرستیش دسشویی ک مثلا ترسش بریزه
اتفاقا برعکس. اصلا ب روی خودت نیار
بهش میگیم بیتوجهی آگاهانه.. ینی میدونیم ک همچین ترسی هست اما بهش توجه نمیکنیم. همه جا کنارش باش و سعی کن با بچهها خیلی در ارتباط باشه. هرروز عصر ببرش پارک و خودت با بچههای دیگه ارتباط بگیر
مثلا حین بازی کردنش روی سرسره ، شروع کن با بچههای دیگه حرف زدن.. دخترکوچولو اسمت چیه؟ با کی اومدی پارک ؟ منم مامان این دخترم ک اسمش فلانه. ۴ سالشه، تو چن سالته؟ و ب همین ترتیب سعی کن غیرمستقیم ارتباطش با بچههای دیگه رو راه بندازی.
تقویت ارتباطش با بقیه، خیلی به کنترل ترسش کمک میکنه
ی وقتایی رو توی خونه بذارش پیش باباش یا بچه بزرگتر اگر داری و از خونه برو بیرون. ک براش جا بیفته در نبود شما هم توی خونه میتونه امنیت داشته باشه و تنها بره دسشویی.
درمان ترس، ریشهای و زمان بره. زود خسته نشو
یه برگه آچار بچسبون ب دیوار خونه. گوشهش عکس کوچیک دخترتو بچسبون و تمام برگه رو دایره دایره بکش
پایین برگه عکس یه عروسک رو بکش. بگو هربار ک یه کارو تنهایی انجام دادی بدون کمک، توی یکی از دایرهها برات ستاره میزنم
وقتی همه دایرهها ستارهدار شد، ب عروسک میرسی و برات میخرمش
از کارهایی مث تنهایی سفره پهن کردن، تنهایی جمع کردن اسباببازی ها، مرتب کردن تخت و و و شروع کن بعد تنهایی دسشویی رفتن رو هم اضافه کن...
روزای اول زیاد سختگیر نباش و هرکار خوبی کرد ستاره رو براش بکش یا از برچسب ستاره استفاده کن
داعم تشویق کن مثلا باباش ک اومد برین جلوی برگههه، بگو امروز دخترمون فلان کار رو تنها انجام داد ستارهشم گرفت و باباش کلی تشویقش کنه. درنهایت مجموعه اینها ب مرور ترسشو حذف میکنه ب امید خدا.