بخون خواهش میکنم 😭😭😭
امسال برای من خیلی سال بدی بود هرچند که سال پیش هم زیاد خوب نبود ولی امسال خیلی بدتر بود
پدرم خوب نبوده از اول زندگی حالا دیگه این اواخر بد تر شده بود و همش به فکر خودش و خوشگذرونی بود متنفرم ازش من میگم تنفر تو فکر کن تا آخر عمر نمیخوام ببینمش در این حد از بس که اواخر ک خونه بودم ترسیدم و لرزیدم و کارهای عجیبی که میکرد ابرو نذاشته برامون من فکر میکردم بیماره تا این که دکتر گفت هیچ بیمار روانی ندارع فقط در اثر مصرف مخدر و ... اینجور شده بوده الان خوب شده ولی مرد زندگی نیست و من همچنان هم میترسم هم نمیخوام برم پیشش حتی برای ی آشپزی کردن ساده دلم نمیکشه
الان دو ماه هست خونه رو ترک کردیم فقط آرزوم اینه طلاق بگیره مادرم و منم گاهی از سر احترام فقط ی آشپزی و دو ساعتی برم خونه و برگردم
دعا کنید خونه بگیریم با مادرم زندگی کنیم
همش ترس اینو دارم که بگن برو خونه پدرت و ببین
برم خونه و دعوام کنه یا نذاره برگردم پیش مادرم
خدایا چرا تموم نمیشه
خیییییییییلیییییییییییییییییییی خسته شدم خدایا از دلم خبر داری که خودت 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭