سلام دوستان گوشیه من قدیمیه و تایپ باهاش خیلی سخت پس عذر میخوام اگه نشد درست یا سریع تایپ کنم
منبه دور از دو تا خانواده ها زندگی میکنم نه خیلی دور به طوری که هفته یک بار یه طرفیم تقریبا نصف روز
مردی که باهاش زیر یک سقفم که حتیاصلا دوست ندارم نسبتشو از حرص به ذهنم بیارم کاملا تو کارش موفقه و تو زناشویی نا موفق اون سرد مزاحه و من ده ساله اینو میدونمو خودمو گپل زدم که درست میشه
فقط هم چون زنشم برام خرج میکنه اون کاملا پدر خوبیه و البته خصوصیت مردای سرد اینه که ارومن و خنگ
خلاصه میخوام صبح بهش بگم بیا جدا شیم طوری که خانواده ها متوجه نشن چون پدر مادر خودشم پیر هستن و من واقعا دلم برای خانواده ها میسوزه حاضرم هفته ای یک بار فیلم بازی کنم حاضرم هر موقع میخواد بیاد بچشو ببینه حتی بخوابه حاصرم تعهد بدم به خاطر بچم که با منه و متوحه نشه هیچ وقت پای هیچ مردی رو به خونم باز نکنم
حالا بهنظرتون این فکرا خیلی دور از عقله و ناشی از حال بدمه یا شدنیه?
ببخشید طولانی شد دقیقا نیم ساعت هست دارم تایپ میکنم با گوشیه داغونم