دو شب پیش داشتیم درمورد به نام زدن خونه حرف میزدیم منم داشتم تعریف میکردم که فلانی به نامشه به من گفته چرا تو نگفتی منم گفتم برام مهم نبود یهو شوهرم گفت من اگه خونه به نام خودم باشه خیالم راحت تره. انگار که یه تیر به قلبم نشست من بارها بهش حسن نیت و دوست داشتنم رو ثابت کردم هرچی فکر میکنم چرا اینجوری گفت نمیتونم دلمو اروم کنم اخرم گفتم این خونت بشه ده تا قصر و ماشینت بشه یه گاراژ نمیخوام اسمم پای هزارتومنشم باشه بذار زیر سرت بخواب خیالت راحت باشه. حال روحیم داغون شده اخه همیشه فکر میکردم دوستم داره
مردا میترسن یهو چیزی بشه زنه بگه طلاق میخوام پیش بینی میکنن قبلا..بیخیال بابا همه شون همینن
راضی بودن به مشیت الهی آرتور أشی قهرمان تنیس جهان در سال 1983 بود که بر اثر تزریق خون آلوده به ویروس ایدز به این بیماری مبتلا شد و در بستر مرگ افتاد. در جواب نامه طرفدارانش پاسخی داد که پاسخی تاریخی در جهان شد. او پرسیده بود من از این کار خدا در حیرتم که چرا در بین این همه انسان بد، خداوند تو را برای این ویروس انتخاب کرد؟ اشی در پاسخ گفت: در سال 50 هزار کودک در جهان تنیس بازی میکنند. 5 هزار نفر آنها حرفه ای می شوند و 500 نفر برای جام جهانی برگزیده می شوند. و از میان آنها 4 نفر انتخاب شده و به نیمه نهایی میرسند. آن گاه که جام جهانی را با غرور در دستانم گرفته بودم هرگز نگفتم خدایا چرا از بین این همه تنیس باز مرانفر اول جهان برگزیدی؟ و اکنون نیز که در دام بلایش گرفتار شده ام هرگز نخواهم گفت خدایا! چرا مرا به این خون آلوده انتخاب کردی؟ و این مقام مثبت اندیشی و شکر و توکل و رضا به حضرت حق است.
خوب دوست داره ولی این ربطی به دوست داشتن نداره به حس امنیت ادما ربط داره که دلشون میخواد یکپشتوانه به نام خودشون داشته باشن درست مثل شما که اینو شما هم دلت میخوادد پشتوانه به نام خودت برای خودت داشته باشی