2777
2789
عنوان

همسرم تصمیم به طلاق گرفته

| مشاهده متن کامل بحث + 3181 بازدید | 77 پست
ببین فقط سکوت کن به شوهرت بگو باشه برو طلاقم بدهفقط نری تو هم تو دادگاه بگی تفاهم نداریم یا بگی اومد ...

نه من هیچ چیزی نمی‌گم از طلاق 

من اصلا و واقعا طلاق نمی‌خوام 

من حاضرم با این مرد بیمار حداقل تا دو سال دیگه زندگی کنم 

عمرا از طلاق توافقی حرف بزنم 

منم دنبال راهیم که از طلاق منصرفش کنم



یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

من اصلا دلم با زندگیم نیست همیشه تو فکر فرار بودم به امید طلاق و فرار زندگی میکردم ولی الان تو شرایط ...

براچی گلم شرایط نداری

تو میخواهی بدانی من عاشق چه کسی هستم ؟  کلمه اول را دوباره بخوان 

چرا کامل نگیره ؟؟؟ چیه میگید حداقلاسی که طلاق نخواستههر کی تصمیم به طلاق داره مهریه را کامل بده

مهریه راکامل بخواد طول میکشه 

می بینی میگن سالی یکی قسطی به چه دردش میخوره 

وقتی اول پول رهن خونه نداره

علی عرفان اسم خودم نیست ومن خانمم🥶

خانواده ای ندارم که ازم حمایت کنند دانشجو کارشناسی هستم شرایط اشتغال ندارم مادرم هم تحت حمایت همسرمه ...

سلام

عزیزم من تاپیکای شما رو از قدیم یادمه و شرایط زندگیت رو در جریانم

شما 120 تا سکه مهرته که به پول الان 6 میلیارد میشه. همسرت وضع خانوادگی خوبی داره و خودشم پزشکه و احتمال اینکه بتونی کلش رو یجا یا تو چند مرحله بگیری بالاست. فقط اینکه نباید هشیارش کنی همه چیزش و به نام دیگران کنه قبل از دادخواست شما


با توجه به روحیات شوهرت نمیتونی تا دو سال دیگه سالم ازون زندگی بیای بیرون و چه بسا یه بچه هم بذاره رو دستت و برای همیشه اسیر بشی. حالا که خودش راضیه به جدایی فرصت رو از دست نده. بهش بگو منم موافقم بذار بره دادخواست بده، بعد هم شما مهریتو بنداز به جریان و درخواست عسر و حرج کن و از دادگاه بخواه روانشناست رو به عنوان شاهد و مطلع شرایط زندگیت احضار کنن. ایشون جهت حفظ شرایط شغلیش موظفه با داگاه همکاری کنه و واقعیت رو بگه. اگه خودت قبلش بری سراغش و بدبختیات رو بگی چه بسا داوطلبانه انجامش بده. ببخشید اینو میگم اما اگه تو این مدت دو بار دیگه کتک کاری کنید و ثبت کلانتری و پزشک قانونی بشه خیلی بهت تو روند پرونده کمک میکنه. با دوستت هماهنگ کن که مثلا هر وقت من فلان جور پیام یا زنگ ره بهت زدم سریع زنگ بزنه 110 و بفرستشون به ادرس خونت. اینجوری میتونی تو دادگاه بگی امنیت جانی نداری. پرونده سقط بچه رو هم ضمیمه کن. از اون خانمی که دلش برات سوخت و بدت دکتر هم میتونی به عنوان شاهد کمک بگیری


اینجوری دادگاه حکم به طلاق میده و همسرت نمیتونه به بهانه رضایت دادن به طلاق وادارت کنه مهرت رو ببخشی. یک ششم مهریتم بگیری در مرحله اول اندازه پول رهن یه آپارتمان معمولی تو تهران میشه. خرج زندگیتم کار کن در بیار. دو ساله یجوری میگذره و بعدش ایشالا میری سر کار. خودت رو از اون جهنم بکش بیرون.

اگر دوست داشتی صحبتی کنی تگم کن یا همینجا ریپلای کن خوشحال میشم بتونم کمکت کنم

خانواده ای ندارم که ازم حمایت کنند دانشجو کارشناسی هستم شرایط اشتغال ندارم مادرم هم تحت حمایت همسرمه ...

سلام عزیزم چیشد ؟

همسرت درسته دیوونه هست ولی دوستت داره 

فقط میخواست بترسونت که هر بلایی سرت آورد ساکت بشی 


سلامعزیزم من تاپیکای شما رو از قدیم یادمه و شرایط زندگیت رو در جریانمشما 120 تا سکه مهرته که به پول ...

تمام حرفات منطقیه و مشخصه بفکرم بودی و هستی که این پیام را دادی نمیدانم چرا جرات طلاق ندارم با اینکه می‌دونم آخر این زندگی طلاقه 

واقعا درمانده ام




سلام عزیزم چیشد ؟همسرت درسته دیوونه هست ولی دوستت داره فقط میخواست بترسونت که هر بلایی سرت آورد ساکت ...

از طلاق منصرف شده ولی سختگیری هاش بیشتر از قبل شده کمترم بهم اهمیت میده 

کمتر برای تفریح بخصوص تفریحی جمعی با دوستانش برام وقت می‌ذاره قبلا ماهی یکی و دوبار با دوستاش خانوادگی جمع می‌شدیم الان بیشتر مجردی با دوستاش بیرون می‌ره قبلا راحت بدون اینکه بگم بهم پول می‌داد ولی الان خودم مگه بگم پول نیاز دارم بهم پول میده یا برام خرید میکنه





از طلاق منصرف شده ولی سختگیری هاش بیشتر از قبل شده کمترم بهم اهمیت میده کمتر برای تفریح بخصوص تفریحی ...

اشگال نداره 

یه مدت اینجوریه درست میشه 

خودت رو نگران نکن 

میزاره دانشگاه بری؟

خودش میبره میاره؟

تمام حرفات منطقیه و مشخصه بفکرم بودی و هستی که این پیام را دادی نمیدانم چرا جرات طلاق ندارم با اینکه ...

طبیعیه عزیزم که بترسی

حتی کسی که بعد جدایی همه شرایط براش فراهمه و فقط باید از یه رابطه دل بکنه هم ترس و واهمه داره

شما که باید چند مدت کشمکش و چند سال سختی بعدش رو به خودت ببینی

روی خودت کار کن و زمانی اقدام کن که بتونی با تبعات تصمیمت روبرو بشی

یه جایی هم هست تو تهران به اسم خانه امن شمس مهرآفرید

بزن تو گوگل پیداشون کن، شمارشون و پیج اینستاشون هست. به خانمایی که تحت خشونت خانگی هستند کمک میکنند. سرپناه در اختیارشون میذارند و براشون وکیل میگیرند که بتونن دوباره سرپا بشن. میتونی رو کمک اینا هم تا حدی حساب کنی. میتونی قبلش زنگ بزنی و باهاشون صحبت کنی و ببینی چه کاری میتونن برات بکنن

اشگال نداره یه مدت اینجوریه درست میشه خودت رو نگران نکن میزاره دانشگاه بری؟خودش میبره میاره؟

دانشگاه میرم خودش نمیتونه ببره و بیاره. وگرنه حتما این کار رو می کرد ولی مث سگ شده نمی‌ذاره برم خونه مامانم یا پیش خواهر و برادر . هر دو هفته یه بار می‌برم خودش تو ماشین میشینه یا می‌ره یه دوری میزنه 

میگه یه ساعت میشینی و بلند میشی 

هر دو هفته یه بار خونه مامانم میرم یه ساعت نهایت یه ساعت و نیم میشینم و میام 

بعدشم تا دو روز عین سگ باهام رفتار می‌کنه که همین دو هفته یه بارم بی خیال شم. تفریح دیگه هم که از قبل نداشتم 

رفت و آمد خانوادگی با دوستاشم به صفر رسونده که یکی از دلخوشی‌های من بود 

الآنم غم یلدا رو دارم نه میتونم پیش خانواده ام باشم نه تو خانواده همسر جایی دارم 

برمم نه کسی باهام حرف میزنه باید مث بت بشینم تا تموم بشه 






ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز