انقدر دخالت میکنن انقدر نامزدمو پر میکنن میندازن به جون من انقدر حرصم دادن که دارم دیوونه میشم، تکلیفشون حتی با خودشونم مشخص نیست یکبار با پررویی بر میگردن میگن شما خونتون کوچیکه بله برون نمیخواد هفته بعد میگن ما که داریم همه چی میخریم (هیچی نخریدن هنوز) پس بله برونم بگیریم انگار من مسخرشونم ، سر مهریه انقدر منت سرم گذاشتن با اینکه من مهر پایین خواستم حتی کمتر از دختر خودشون، جدی جدی دارم فکر میکنم به اینکه همه چیزو بهم بزنم الانم که دارم اینارو تایپ میکنم بخاطره اینکه از حرص و حال بدی نمیتونم بخوابم با اینکه دیشبم کلا ۲،۳ساعت خوابیدم