با برادر شوهرم هفته پیش رفتیم قشم مسافرت ما اردبیل هستیم به خاطر همین سفر راحتی نبود اونم با قطار و بچه کوچیک و شوهر بداخلاق حالا خواهر همسرم که متاهل هم هست به شوهرم گفت منم ببر شوهرم گفت برج ده تو و مامانو میبرم بدون اینکه به من چیزی بگه خواهرشوهرم دیروز بهم گفت از شوهرم پرسیدم جدی میخوای بری دوباره گفت اره اگه دوست داری توهم بیا نمیای هم که هیچ خود دانی الان نمیدونم برا کدوم دردم گریه کنم هیچ وقت تو این زندگی منو ادم حساب نکرد