2777
2789
عنوان

بیاید بگم امروز چی سرمون اومد

4854 بازدید | 142 پست

ساعت ۹/۵ داشتیم شام می‌خوردیم 

همسرم می‌گفت اشتها ندارم و تازه اومده بود سر شام نشسته بود به زور من 

دخترم عاشق شوید پلو و تن ماهیه که امروز گذاشته بودم 

طفلی داشت با ذوق میخورد 

یهو دیدیم از راهرو صدای همسایه ها میاد 

به همسرم گفتم پاشو ببین چی شده

همسرم خیلی ریلکس نشسته بود و انگار نه انگار و داشت با ذوق غذا میخورد🤦

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

خلاصه با اصرار ما پاشد رفت ببینه چی شده 

دیدیم میگن واحد بالایی دزد اومده و در خونه بازه 

پریروز هم موتور یکی دیگه از همسایه ها رو دزد برده بود برای همین همه استرس گرفتیم 

خلاصه جلوی خونه طبقه ۳ بودیم یهو از طبقه ۴ صدای جیغ خانم همسایه اومد

همین که صدای جیغ اومد دیدیم آسانسور از طبقه ۴ داره می‌ره پایین 🥴

همه مردان دویدند بالا و پایین تو راهرو و چون پشت در رو کلون انداخته بودیم گفتیم دزده تو ساختمون گیر کرده و بگیریمش 

حالا دختر منم رنگش مثل گچ شده بود این وسط و از ترس نمیدونست چیکار کنه 

همسرم گفت برید تو خونه 

همینطور صدای داد بیداد و پا تو راه پله میومد 

منم بدو بدو رفتم لوله جاروبرقی برداشتم گفتم اگه طرفو دیدم بزنم تو سرش 

بعد دیدم خانم طبقه پایین خیلی شجاع میگه نترسید نترسید من اینجام 

دارم دگمه اسانسور میزنم اگه طرف خواست بره تو پارکینگ آسانسور اینجا نگه داره من با دسته طی بگیرم جلوی پایش بیوفته🤦

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز