من پیش پدر شوهرم خنگ عالم میشم
آخه مرد جدی ای هست
دیشب پرسید خاله ت بهتره من فکر کردم میگه حالت بهتره
آخه معده درد داشتم چند روز پیش شروع کردم بگم آره بهتر شدم خداروشکر غذا روهم خورده بودم و فلان دیدم چشماش چهارتا شد مادر شوهرم گفت میگه خاله ت منو میگی جلو جمع آب شدم از خجالت
چون خاله م دیسک کمرش عود کرده داشت حال اونو از من خنگ میپرسید