اولین مرحله اینکه جلو فکر کردن راجب اون رو نگیر. بیشتر راجب بدی هاش فکر کن و اینکه چه ضرری میکردی اگه باهاش بودی
دومین مرحله بعد چند وقت اگه چیزی ازش داری، برو بیرون از خونه بندازش تو سطل آشغال. جایی باشه احساس آرامش داشته باشی.
سومین مرحله بذار زمان بگذره.
من از یکی خوشم اومد که لاشی بود مجبور بودم پا رو دلم بذارم چون میدیدم داغون داغونه.تازه حسودیمم میکرد عینک میگرفتم میرفت میگرفت. میرفتم مسافرت اونم میرفت.
پول نداشت نگران بود پولاشو بردارم