2777
2789
عنوان

مهمونی خونه مادرشوهر

225 بازدید | 20 پست

سلام خانوما به همفکری نیاز دارم سعی میکنم تند تند ماجرا رو بگم لطفا راهکار بدید. 

من 2خواهر شوهر و1برادرشوهر دارم همشون متاهل وبزرگتر از ما هستن نزدیک4سال پیش با مادر شوهرم دعوام شد البته دعواگرفت هرچی گفت فقط سکوت کردم اخر سر بعد فوش به خانوادم گفتم تو بزرگتری چیزی نمیگم ولی بعدا روت نمیشه بهم نگاه کنی و سر همین رفتار مادرشون خواهر شوهرام باهامون قهر کردن  ما در این مدت 3 یا 4 بار با مادر شوهرم رفت وامد کردیم ولی با خواهراش اصلا حتی مراسم ها سلام هم نمیکنیم به هم حالا مادر شوهرم فردا مهمونی داده ما باهم اشتی کنیم نظرتون چیه من دلم به اشتی نیست ولی اینم میگم تا کی قهر باشیم. 

این ادما دوباره هم بهت توهین میکنن

به احترام شوهرت برو

ولی حرفتو بزن 

تبریک

1
5
10
15
20
25
30
35
40

چیزی ک اینجا بهش رسیدم اینه...در هر صورت حق با شماس و من عمرا ریپلای بزنم و بحث کنم چون زمان و انرژی هر دو برام ارزشمند تر از بحث با شماس

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

از جمله ی آخرت معلومه دلت به آشتیه🥰🥰🥰 برو آشتی کن بگو فقط برای رضای خدا

دلم به آشتی نیست خیلی عذابم دادن همیشه باعث اختلاف بین من وهمسرم بودن الان که نیستن در آرامشم ولی چون من نمیرم همسرم هم نمیره میگم تا کی ادامه بدم یه جورایی مجبوری هست اگه چیزی بشه بعدا همسرم سرکوفت نمیزنه که تو از خوانوادم دورم کردی

من ۴ سال با خواهرشوهرم قهر بودیم.اخرسر تو یه عروسی به زور اشتیمون دادن ماهم تو رودروایستی بزرگترا اشتی کردیم

بعدا پدرمم گفت اشتی کن تا تقصیرا نیفته گردنت

اگه دیدی خوبه که ادامه بده به رفت و امد اگه دیدی دوباره اذیت میکنه اونوقت چیزی گردن تو نمیفته


حدودا یکی دوماه خوب بود بعد اون دوباره شروع کرد

دوسال تحمل کردم  الان جندماهه دوباره قهرم


دلم به آشتی نیست خیلی عذابم دادن همیشه باعث اختلاف بین من وهمسرم بودن الان که نیستن در آرامشم ولی چو ...

من سر این تفکر مسخره که ننش میمیره عذاب وجدان میگیرم آشتی کرد مث سگ پشیمونم دیشبم بهش گفتم. یا من یا اونا نهایتش میخای طلاقم بدی بده خب نمیتونم این فشار و تحمل کنم 

من ۴ سال با خواهرشوهرم قهر بودیم.اخرسر تو یه عروسی به زور اشتیمون دادن ماهم تو رودروایستی بزرگترا اش ...

یعنی برم اشتی کنم ?اصلا به دلم نیست رابطم با مادرشوهرم هم اکی نیست در حد سلام وهر2ماه یکبار2ساعت خونشون رفتن هست قبلا خیلی میرفتم پیشش و کمک دستش بودم ولی الان نه نمیدونم چیکار کنم خیلی سردر گمم. 

یعنی فایده داره میشه حرف درست میشه من باهاشون درگیری یا دعوا نداشتم به خاطر مامانشون الکی قهر کردن

ببین دیگه مجبوری آشتی کنی ولی رفت و آمد باشون نکن 

مثلا خونه خواهرشوهرا نرو همون خونه مادرشوهرت اگه بودن ببینشون یا دعوت نکن و گرم هم نگیر

من سر این تفکر مسخره که ننش میمیره عذاب وجدان میگیرم آشتی کرد مث سگ پشیمونم دیشبم بهش گفتم. یا من یا ...

همسرم  میگه اینبار آشتی کنیم تمام شرط هارو میزارم باهاشون اگه باز ناراحتمون کردن قیدشونو تا آخر عمرباز بزنیم. ولی باز میترسم تحت تاثیرحرفاشون قرار بگیره و بازم زندگیم به هم بریزه خیلی باعث دعوا بین من وهمسرم میشدن همسرم میگه دیگه عاقل شدم و به حرفشون نیستم دیگه ولی باز میترسم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   vittozahra  |  58 دقیقه پیش
توسط   honye_ella  |  54 دقیقه پیش