امروز ک خونه ی داداشم بودیم من مثه همیشه بینه مامان بابام نشستم(ته تغاری ام و عادتمه) ک یهو پیام اومد ب گوشیه بابام ، برادرزادمم بدو بدو همونور رفت خواسم اونو نگا کنم ک یهو چشمم ب پیامه بابام افتاد.یکی بهش پیام داده بود ک(همینا یادمه از پیام)::=خیالت تخت(اسمه بابام) ...اقا ،دختره مریضه دهنشو چفت کردیم دهنش بستس
بعده این پیام بابام هی میرفت تووپیام رسان هی پیامارو چک میکرد و پیاممیداد(نزاشت نزدیکش بشم)بعد ک اومدیم خونه همش گوشی دسش بود با اینکه در حالته عادی هر وخ میومد خونه روی میز میزاشت(رو میزمون یه جا مخصوصه گوشی داریم هممون همونجا میزاریم) ولی اینبار هی گوشی دسش بود از خودش جدا نمیکرد. چندین بار هی گوشیشو برداشت رفت تو حیاط (خیلی شک دار)
قبلا همیشه گوشیشو میگرفتم هیچی نمیگفت (گوشیه من قدیمیه ولی ماله بابام جدید و مدل بالا برای همین همیشه برا کارام از گوشیش استفاده میکنم) اما امشب ک قبل از رفتن به خونه ی داداشم گوشیشو گرفتم ک برم پیجه کلاسمو چک کنم کلی غر غر کرد و گوشیسو گرفت ازم