هیچ وقت دلیلشو نفهمیدم از بچگی تا حالا همین بوده
مهد کودک میرفتم هیچ کس دوست نداشت با من بازی کنه همه مردم میکردنو ازم بدشون میومد تو مدرسه هم همینطور تنهای تنهای بودم زنگ تفریحا چند تا دوست خیلی صمیمی داشتم و دارم البته ولی اونا هم با ازدواجم سرد شدن تو جمع فامیل و خودمو شوهرم هیچ کس تحویلم نمیگیره یه جور بدی نگاهم میکنن و هیچ وقت هیچ کدومشون نگفتن دلیلش چیه مثلا میگفتن چون خودتو میگیری یا فلان حرفو زدی باهات بدیم ولی چیزی نمیگفتن بی دلیل بی دلیل الانم به سختی دارم ادامه تحصیل میدم و تو خوابگاه و دانشگاه همه باهام بدن تنهام دلم میخواد گریه کنم حس خیلی بدیه فکر کن بهشون سلام میکنن یجوری جواب میدن قیافشونو یجوری میکنن سعی میکنم باهاشون ارتباط بگیرم نمیشه خیلیا رو دیدم خجالتی بودن ولی کلی دوست داشتن اگه باشگاهی جایی هم میرفتم بقیه اینجوری بودن باهام
دلیلش چیه بنظرتون؟ دعایی یا راه حلی هست؟