الهی بمیرم براش پاهام دراز کشیده بود تشک زیر پام بود داشتم پوشکش عوض میکردم یهو رفتم تو فکر گفتم این چرا زیاد پوشک کثیف میکنه نکنه اسهاله که یهو از رو پام غلط خورد وای خدا منو بکشه یه جیغی زد فکر کنم یه ساعتی بشه من تاالان دارم گریه میکنم همش اون صحنه جلومه واسه این گفتم تشک زیر پام که ارتفاع شو حدس بزنین چون نمیدونم دقیقا چقد افتاد رو فرش فکر میکنم دو دماغش قرمزه چون افتاد رو صورتش شوهرم خواب بود کنارم اونم بیدار شد از گرفت آرومش کرد خیلی گریه کرد بیارم انگار نفسش میخواست بند بیاد لباش کبود شد که زود برگشت منم باهاش جیغ میکشیدم بعد که آروم شد یکم من گرفتمش یکمم تو بقلم گریه کرد گشنه شم بود یکمم شیر خورد زیاد تکون ندادم که آروغ بزنه بعد تو دهنش یکم شیر اومد گرفتم رو دستم به شکم تا بیاد بیرون بعدشم همه علائم خوب بودنو داشت ولی من همچنان نگرانم و گریه میکنم میگم نکنه چیزش بشه خدایا
یه چیزایی نمیشه دیگه ...ما هم ولش کردیم گذاشتیم که نشه ... شاید بعدا شد یا شاید به جاش یه چیزای دیگه شد 🙂 نمیدونم ، ولی ای کاش می شد... ...۱۴۰۳/۳/۱۹🙃 فقط با من نمی شد؟! ...
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خیلی نگرانم گریه کرد همون اولش پی پی هم کرد بعدش ادرار خنده عطسه همه شو انجام داد اولش خوابم نمیشد تا چشاش میبست باز یکم گریه میکرد کم کم خوابش برد تو بقلم
زندگی من، خانواده ی من 🤗🤗 من دوتا دختر ناز با یه گل پسر دارم ❤️. اول اسمامونو کنار هم گذاشتیم شد 😍هم نفس😍خدا جونم کاری کن مردم سرزمینم همیشه خوش حال باشن و از ته دل بخندند.
از رو پات افتاده که ارتفاع کم بوده ...انشالله چیزی نیس
فقط پتوی خودت از پتوی بچه جدا باشه که من سر این موضوع اصلا خاطره خوبی ندارم
کاربری هفتمم هست😑😑کاربر قدیمی هستم...برای سربه راه شدن همسرم صلوات میفرستین؟ ...خدایا شادی رو نصیب زنان سرزمینم کن...به امید روزی که اشک شوق از چشمام بیاد برای رسیدن به آرزوهام
نه چیزی نیس ارتفاع کم بوده و نفس هم کشیده اینجور وقتا نفس بچه بند میاد سعی کن سریع به حالت ایستاده بغلش کنی تا سرش بالا باشه بتونه نفس بکشه و بهش شیر بدی تا آروم بشع