من ۱۴ سالن بود زنش شدم اونم ۲۱
۷ سال تو یه اتاق مادرشوهرم زندگی کردم
تو ۱۸ و ۲۰ سالگی بچهام دنیا اومدن
بدترین لحظه هارو دیدم
از همون سالای اول با زنا چت میکرد خیانت کرد
بد و خوب گذشت
۳ ماهه اومدیم خونه خودمون
از همون روزای اول شروع کرد س،،کس چت کردن با زنا
تو این سه ماه سر این کاراش دو بار یه بار شدید. زد منو یه بار یه سیلی زده
روم نشد ب خونوادم بگم
دیگ هیچ حسی ندارم بهش
خودم پول درمیارم ولی اون نمیدونه
اینم بهش ارث زیادی رسسیده ولی هنوز ب نامش نشده
دوتا بچه دست گل هم دارم
اخلاق خوبش این ی وقتا خیلی مهربون میشه میگ میخنده با بچهام خیلی خوبه برام میخره لباس اینا ولی در عوض وقتی عصبی بشه خیلی بد میشه دست بزن در حد سیلی زدن داره و اینک خیانت چتی میکنه
راستش خیانتاش هم برام مهم نیست اوایل ناراحت میشدم الان ن
تو جمع ی جور رفتار میکنیم ک همه چی خوبه
واقعیتش همه چیز رواله
خونه ماشین بچه پول
ولی آدم دم دمی مزاج و خیانت کاریه
مثلا الان یهو گیر داد ک تو حرفات با منظوره و ب مامانم بی احترامی کردی
یه چیزای میگفت ک من یه لحظه هم بهش فک نکرده بودم. و یهو ۱۸۰ درجه فرق کرد اخم کرد قهر شد.
دائم برداشت اشتباه میکنه.
ما فامیلیم خیلیم تو در تو فامیلیم
نمیشه طلاق بگیریم
بعدم هیچکی قبول نمیکنه سر دم دمی مزاج یودنش و خیانت چتی بخوام طلاق بگیرم.