که داداشم یدونمو از ما دور کنه که داره موفق میشه
خیلی اعصابم خرابه مامان و بابام غصه میخورن
میگم زنگ بزنم تا داداشم بگم زنتو تربیت کن
اعصابم خرابه چکارکنم
مثلا میگه خواهرت دیر اومده مهمونی درحالیکه خواهرم سرکار داره
یا فلان خواهرت گفت شلوارت چقد تنگه، اونم خواهرم داشت حرف می‌زد منظور نداشت
یا مامانت تعریف یه دختری پیشم کرده، مامانم بخدا کاملا بی منظور گفته. هی خدا
کلا بعضیا این عقیده رو دارن که خانواده ی همسر دشمنه
و هر حرفی که بزنن حتما یه منظوری دارن و قصدشون توهینه
چطور همه حرفای شماها بی منظوره اما اون همه حرفا و کاراش بامنظوره؟؟؟؟!!!
خب اگه نمیخواستین ازتون دور بشه چرا زنش دادین ؟
بزارید برن پی زندگیشون
ببین یه سریا کلا این مدلن همه چیو به خودشون میگیرن
ولی خب شما هم حواستونو بیشتر جمع کنید زمانی که هست به حرفایی که در حضورش باهم می زنید بیشتر دقت کنید که حساس تر نشه چون اینطوری فقط داداش خودتون اذیت میشه
شما که میدونین این مدلیه جلوش حرف نزنین...بعدشم عزیزم دست داداشته.اون نباید به خاطر چند تا حرف و حدیث قید خانوادشو بزنه
بیخیال
خودتو درگیرش نکن
خودش بخدا اذیت میشه
اخر خود داداشت از دستش کلافه میشه و برمیگرده، اصلا اصلا چیزی نگید، آتو ندید دستش..
عاقا من عروسم خب،رفتم دم در مادرشوهرم در زدم خواهر شوهرم پشت در امد گفت کیه منم گفتم منم بازکن دیگع درو باز نکرد خیلییی پشت در وایسادم باز نکرد
بعد شوهرم زنگش زد ک چرا درو باز نکردید میگه نفهمیدیم!!!
من توقعم این بود یه زنگی پیامی دادن حداقل ک نشنیدم
توقعم و ناراحتیم بیجاست؟!
نه داداشم نمیدونه این چیزا باید بهش بگم
مثلا خانم میاد خونه بابام سرش تو گوشی همش، اصلا گرم نمیگیره با ما خواهرا. خیلی دلم خونه
فرتی هم قهر میکنه داداش ساده منم میره دنبالش میخوام به داداشم بگم صدسال نرو دنبالش
والا مثل شوهر من من قهر کنم صدسال نمیاد دنبالم آخرش خدم میام خونه خار وخفیف
