من دیگه یه زن به حساب میام یه مادرم
اصلا نمیتونم خودمم باور کنم و با موقعیت جدیدم خودمو تطبیق بدم
وقتی یکی میگه تو دیگه یه زن ۲۵-۲۶ ساله ای ی جوری میشم اخه گوشم ب دختر عادت کرده بود الان ۴ساله آپدیت نمیشم🫥
هیچی دیگه فعلا شب بخیر برم خودمو با افکار وسواسی ام مشغول کنم باز🥲🤣
منم ۳۷ سالمه ولی گاهی حس میکنم دختر ۲۰ ساله ام.
وای من یه چیزی رو فهمیدم به تازگی😐
من هم فهمیدم دوست ندارم زن خونه باشم و دوست دارم تا ابد دختر خونه باشم نه همسر و مادر😐
همه آدما اینطورین تا زمانی باورت نمیشه ولی کم کم میپذیری و این پذیرفتن شمارو با مرحله جدیدی از بزرگ شدن آشنا میکنه و برای مراحل بعدی زندگی آماده....
ولی درون هر آدمی کودکی هست ک گاهی لجبازی گاهی ....
من از این گذر عمر خیلی میترسم
اه میخوام تا ابد بیست سالم باشه توی دهه بیست زندگیم بمونم
منو تاکسیدرمی کنید اصلا😂
برعکس من اونقدر خونه بابا توسط مادر گرامی اذیت میشم که دوست دارم زودتر برم سر خونه زندگیم و خانم خونه خودم باشم
شما اینو میگی من امروز به بابام یه چی گفتم گفت خجالت بکش مامان دوتا بچه ای😑رفتم تو فکر زدم زیر گریه هورمونام قاطی شه قاطی کردم بابام پشیمون شد از حرفش از خونه زد بیرون 🤣
اینا واسه اینه که زود بزرگ شدیم
بچه بودیم آرزو میکردیم زود بزرگ شیم الان آرزومه تو همون ۹ یا ۱۰ سالگی میموندم.
هعییی
درسته…
الهی که همیشه دل زنده باشین و سرحال عین دختر ۲۰سالع
من کلا درکی از موقعیتی ک هستم ندارم🙄 روحم ۸۰ سالشه جسمم در شناسنامه ۲۵ اما در واقعیت با این دردا یه پیرزن ۷۰ساله
شلوغیایی هم ک دوس دارم بکنم یا حالتی هم که میخوام باشم یه دختر‌مجرد ۲۰ ساله اس(بزن برقص و بخور و بکش و لم بده تلویزیون ببین بیخیال همه چی بدون مسئولیت،دورهمی های دخترونه با شادی)
اصلا نمیتونم بعنوان یه زن که مسئولیت خونه و شوهر و بچه باهاشه آپدیت بشم😁😁
دقیقا خیلی بدم میاد کسی بهم بگه زن🤦🏻♀️
