از جایی ناراحت بود با منم بلند صحبت کرد ، به بازوهاش دست زدم دستمو پرت کرد، منم دستم کشیدم کنار،کلا ابراز علاقه نمیکنه اما مسولیت پذیره،بیشتر وقتا منو تحقیر میکنه ،مثلا گفت فلانی کجا تو کجا یعنی فلانی توی حرف زدن خیلی از تو بهتره،تا زمانی من خوشحالم شادم اون توقع داره من همه کار کنم و ی سری کارای مردانه رو من انجام بدم ،خیلی دوست دارم بغلم کنه اما فاصله میگیره ،رابطه هم خودش دوست داشته باشه میاد من اگه بخوام نه ،میگه حوصله ندارم و بهانه میاره،کلا احساس ارزشمندی رو بهم نمیده بیاین بقیه اش رو بگم
تولدم و روز زن و اینا هم که هیچ ،با اینکه من کارمندم و بعضی از قسطاش رو میدم
اووم مثل حرومزاده آیی ک من باهاش دارم زندگی میکنم، متاسفانه
دو روزه باهاش قهر کردم و بهش گفتم ۱۰ سال از طرف من عشق وعلاقه دیدی از این به بعد نخواهی دید
و من دیگه ازت عشق و محبت نمیخوام
اونم ناراحت شد و گفت ببخشید
البته کارش همیشه همینه،منم گفتم همیشه بخشبدم این بار نمیبخشم
یعنی هیچکی ی راهنمایی نکرد مرسی از همگی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
48 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
