خانوما تقریبا ۶ سال پیش ازدواج کردم اون موقع وام ازدواج ۳۰ تومن بود برا هردومون نفری ۱۵ چند ماه گذشت داداشم گفت میخوام یه کاری راه بندازم پول دارین بدین تو سودش شریکتون میکنم دو هفته ای بهتون برمیگردونم ماهم وام ازدواج رو دادیم داداشم ولی کارش نگرفت و خودش ضرر خیلی سنگینی کرد در حد ۵۰۰ میلیون ماهم تازع ازدواج کرده بودیم شوهرم بیکار شده بود اوضاع داغون ولی خب به روی داداشم نیاوردیم چون خودشم اوضاعش خوب نبود ولی برا اون اوضاع همینجوری نموند هی ریسک کرد و کارای بزرگ کرد که بالاخره بعداز دوسال اوضاع زندگیش خیلی خوب شد ماشینشو عوض کرد ماشین گرونتر گرفت خونه داشت یه خونه دیگه هم خرید برا زنش ۲۰۷ خرید خودش و زنش و پسرش گوشی اپل ماهم شوهرم رفت سر کار ولی در حد همون زندگی کارمندی کم کم زمزمه های شوهرم شروع شد که داداشت پول و پس نداد و فلان بهمان منم چند باری بع داداشم گفتم پول لازمیم بعداز ۳ سال ۲ تومن برام فرستاد همینطور خورد خورد تا پارسال ۱۷ تومن بهم داد ولی شوهرم ول کن نبود داداشم دوباره ماشین خرید شوهر ندیده من ناراحت میشد غر میزد که داداشت فلان بهمان پول مارو برد و پس نمی‌ده
بگو عزیزم من عصر تو تاپیکت بودم گفتی مشکل داری با خانواده ات
عزیزم همسرت حق داره کاش به مامانت بگی جریانو تا پولتونو از داداشت بگیره
هر چقدر میگفتم بابا تو اون کار که ضرر کرد ول کن ول نمی‌کرد آخرش رفت و پیش عموم با عموم دوست بود این و گفت آبروی مارو برد داداشم باهام بد شد خانوادم باهام بد شدن خلاصه درگیری افتضاحی پیش اومد و من مرز طلاق پیش رفت فقط بخاطر ندید بازی شوهرم
شوهرت حق داره .والا شوهر ما بود زودتر به زبون‌میومد.توام دلت به حال شوهرت بسوزه نه داداشت
فعلا که داداشت ندیده ی پول شوهرته
واحالاشوهرت بدهکارم شده
الآنم شدیداً خانوادم از شوهرم بدشون میاد چون چند باری بابام گفت من پولو پس میدم سود هم میدم شوهرم قبول نکرد می‌گفت خودش باید پس بده آبرومونو برد
والا خوب حق داره
وقتی میگن خانوم پول به خانوادش نباید قرض بده خانوما سه متر زبون دارن میگن خونواده ی ادمه چرا ندیم
الان از شوهرم متنفرررم خانوادم بدونن اون حاملم آبرومو میبرن داداشم باهام حرف نمیزنه منم دلم نمیخواد دیگه اینجا زندگی کنم شوهرم بخاطر چندرغاز آبرومو نو برد
