سلام من دختر مذهبی هستم وابسته به دنیا نیستم وابسته به نعمت های دنیوی نیستم میدونم ک بی ارزش ک زود گذرن ولی مادرم... نمیگم آدم بدی هست آدم خوبی هست ولی خیلی نادانه فکر میکنه کار های خونه اون از نماز من واجب تره میگه وقت داری بعدا بخون و..چرا بعدا بخونم آخه همیشه سر نماز منو استرس میده چون نماز میخونم و به اون کمک نمیکنم فک میکنه نماز برا این دنیاس فک میکنه کسی ک نماز میخونه باید همین دنیاش بهشت باشه همش میگه نماز خوندی چیشد به کجا رسیدی دیگه ب مغزش خطور نمیکنه ک من دارم برا آخرتم میخونم وابسته به این دنیاست خیلی پز توقع تا یکم عصبی میشه سریع کفر میکنه بعد حالش خوب میشه خجالت نمیکشه خدایا شکرت خدایا شکرت اصلا کارهاشو نمیشه اینجا جا داد همش پدرمو نفرین میکنه سر چیزای چرت پرت همش دعوا راه میندازه به شدت بد دهنه انقد جیغ میزنه حرفای زشت میزنه دیگ خجالت میکشم به روی بابام و همسایه ها نگاه کنم
شما مثل مامان منی
کل نماز و دعاهات با دل شکستگی مادرت از بین میره و رفته
لطفا نگید باهاش حرف نزن چون تا الان زدم حرف حالیش نبود لطفا بگید چجوری اهمیت ندم بش
....
نماز خوندن که زیاد طول نمی کشه
توی خونه بهش کمک نمیکنی یعنی؟ که میگی نماز می خونم و بهش کمک نمی کنم ناراحت میشه
مامانت نماز میخونه؟
باید دختر مادر من میشدی دوتایی با عشق عبادت میکردین
البته منم نماز خون هستم خودم
کاری با مادرت ندارم ولی ماشالا به تو که اینقدر فهمیده ای 🙂
اتفاقا میگن نماز رو پدرمادر بگن نخون باید بخونی
تنها چیزی که میشه رو حرفشون اومد همینه
ولی نه با دلخوری
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز