زندگی باخانواده شوهرم

چی بگم ولا فعلا که کارای خونه انجام شده و انشالله قراره چندوقت دیگه سندبنام بزنیم .البته ن زیاد خوبن ن بد .

یه تاپیک دیگه زده😂

اگه من خونه نباشم مادرشوهر بیاد دم در شب که شوهرم میاد سرراهشو میگیره بهش میگه اومدم دم در زنت درو باز نکرد!

آمار همه چیو دارن کی میخوابی کی بیداری کدوم روز غذا درست نکردی مهمونات کیا بودن صدای ظبطت بلنده یا نه کی میری حموم وای هرچقدر بگم از بدیاش کمه

خیلی سخته.منم روبه روشون هستم

همش این جان.سرصبح خوابم بالا سرم هستن.ما اجاره نشینیم.تابستان بلند میشم

خدا به دادتون برسه خیلی سخته من که به زندگی با این جماعت تو یه شهر هم نمیتونم فکر کنم

آره .منم خیلی دارم ازدستشون میکشم

امروز صبح من خوابم بالا سرم اومده.هی می گه چه قدر میخوابی و این خرفا

وای خیلی سخته من سه سال باهاشون بودم بادوتا بچه بخدا بدترین روزای عمرم بود به همچی گیر میدادن به خواب خورامپک بیرون رفتن ولی آخراش دیگه محل شون نمیزاشتم داشتن میترکیدن 

خواهر شوهرات باهات چطورن

جلوی رو خوبن اما در کل احترام حالیشون نیست من تک دخترم اینا حتی یه بارررررررررررررررررر منو با خودشون نبردن برای خرید توی سه سال من هیچ جا نرفتم باهاشون وقتی میبینم بقیه میگن رفتیم خونه خاله شوهرم خونه فلان بازار فلان واقعا حسودیم میشه اینم بگم سطح زندگیمون نسبتا بالاس و ازدواجمون هم تقریبا سنتی بوده و با شوهرمم رابطه خوبی دارم خداروشکر اما از خانواده شوهر خیری ندیدم تا حالا تو مهمونیای زنونه اشون نبودم خونه یکی از خواهرشوهرا که کلا ا حالا نرفتم ببینم چه شکلیه حتی اه چقدر بده این حسا افسردگی گرفتم

البته سطح خونواده من از خونوادهه شوهرم بالاتره برا همین شوهرم میگه تورور با خودشون نمیبرن چون میدونن تو دوس نداری حتی برای من خرید عقد و جهیزیه و حلقه هم نیومدن شوهرم همه رو خودش خرید اونا فقط خرج عروسی رو دادن با هزارررررر منت و این خونه که هر روز خونمو میکنن تو شیشه