2777
2789
عنوان

به شوهرم بگم

1111 بازدید | 14 پست

خانوما 

ما سه ماهه که اومدیم این خونه ای که الان زندگی میکنیم. مجتمع ۶ طبقه هست هر طبقه یک واحد. روزای اولی بود که اومده بودیم اینجا، شوهرم توی آسانسور همسایه ی طبقه ی ششم رو دیده بود و اومد گفت همکلاس دوران دبیرستانم همسایمونه و توی آسانسور دیدمش و... 

گفت دیر ازدواج کرده یه پسر دوساله داره 

حالا من متوجه نگاه های سنگینه این همسایه میشم، مثلا چندبار پیش اومده توی حیاط مجتمع داشته با ماشینش ور می‌رفته من از بیرون میام آسانسور میزنم و منتظراسانسورم اینم یهو میاد که مثلا سوار آسانسور بشه من پیاده میشم باهاش نمیرم بالا 

الان بقیشو میگم

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

چند شبه پیش می‌خواستیم بریم مراسم عقد 

من آرایشگاه رفته بودم و لباس مجلسی پوشیده بودم ولی کاملا پوشیده و به قول شوهرم سنگین رنگین 

اون وقت این دم در بود با پسرش، من و پسرام منتظر بودیم شوهرم ماشینو بیاره بیرون از پارکینگ 

انقدر نگاه کرد و با پسرام شوخی کرد که مثلا منم نگاش کنم و... 

حتی سلام نکردم بهش 

شوهرم اومد اونم سریع اومد با شوهرم سلام و تعارف کرد منم مخصوصا با صدای بلند به شوهرم گفتم عشقم گوشیتو برداشتی چیزی جانموند عزیز 

که ببینه رابطم با شوهرم خوبه 


الان رفتم میوه فروشی پایین مجتمع 

اون خرید کرده بود داشت میومد بیرون تا منو دید برگشت توی مغازه 

منم نرفتم داخل 

الکی گوشیمو در آوردم که مثلا دارم صحبت میکنم آروم آروم قدم زدم از میوه فروشی دور شدم رفتم سمت عابر بانک پول جا به جا کنم 

دیدم اومده وایساده اونجا تکیه داده به دیوار رو به روی عابر بانک منم زنگ زدم پسرم اومد پایین که باهم بریم بالا میدونستم الان به هوای آسانسور میاد دوباره پشت سرم 

پسرم اومد لفتش دادیم اون بره بالا 

خودمون بعد از اون اومدیم 

چندین بار متوجه شدم 

خییییلی نگاه میکنه الکی میره میاد که چیزی بگه سلام تعارف کنه 

من از راه برسم اینو ببینم توی پارکینگ پیاده نمیشم تا این بره 

اینم آنقدر الکی معطل میکنه 

صندوق باز میکنه 

درها رو باز میکنه میبنده 

الکی وقت تلف میکنه تا من پیاده بشم پشت سرم بیاد توی آسانسور 

واقعا میبینمش حس بدی میگیرم 

چکار کنم؟؟؟ 

وااااای چه مرگشه خب؟زیادی خوشگلی یا اون زیادی هیزه؟

خانوم خودش خوشگله، انقدرم لاغر و ریزه میزه اس اصصصلا بهش نمیاد شوهر داشته باشه و بچه 

پرستارم هست بنده خدا 

میگفت هفته ای سه شب شیفتم بیمارستان،

نمیدونم چرا این انقدر هیز و عوضیه 

قششششنگ معلومه کرم داره 


معلومه که نگو!!مگه بچه کوچولو هستی!!!

میبینمش میچسبم به شوهرم 

با شوهرم حرف میزنم آروم میخندم 

میگم این ببینه من شوهرمو دوست دارم کنارش خوشحالم و اصلا مردای دیگه به چشمم نمیان 

ولی پر رو تر ازین حرفاست 


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز