یه بار همسرم پای تلفن به همکار خانمش که فامیلیش صمدی بود با خنده و شوخی گفت صمد پسر عمو .. به ترکی می گفت و گرم حرف میزد( من بعدا مکالمه اش رو از گوشی که ضبط شده بود گوش کردم جلوی من نبود )
من این حجم صمیمیت رو از همسرم نپذیرفتم.. ایراد رو از اون خانم ندیدم.
یه روز بهش گفتم اتفاقی اینو شنیدم و باهاش حرف زدم. گفتم این خانم صمدی، خانم خوبی بود که با وجود اینکه تو صمیمانه حرف زدی واکنش خاصی نشون نداد اما فرض کن به جای اون زن، یه زن دیگه بود.. زنی که زیرک و خراب بود این کار تو یعنی چراغ سبز نشون دادن.. راه رو باز می کرد تا اون وارد حریم زندگیت بشه. من یه زنم پس خوب بلدم که چطور میشه یه مرد رو رام کرد و کشوند طرف خودم. چه متاهل باشه چه مجرد پس بهتره سنگین رفتار کنی و جلوی نفوذ چنین آدم هایی رو به زندگیمون بگیری.
من به تو اعتماد دارم اما آدم های مورد اعتماد هم ممکنه اشتباهات بزرگی کنن اون وقته که دیگه پشیمونی فایده نداره.
ببین متاسفانه شورای ما، بیشتر از اینکه کنار ما باشن، کنار همکارانشون هستن. صمیمیت هم خواه ناخواه پیش میاد اما باید حد و حدود داشته باشه. من گاهی با این جور حرف ها همسرم رو روشن می کنم .. از زیرکی و زرنگی زن ها میگم براش.. از ناامن بودن جامعه برای حتی زن متاهل میگم که بدونه منم ممکنه با این چالش ها روبه رو بشم اما به خاطر زندگیم مراقبم.. فقط سعی میکنم چشمش رو باز کنم..
شما هم بگو عکس گرفتن، خوب و خوش بودن ایرادی نداره . اما کنار هم ایستادن وقتی فضا هست که با فاصله وایسی، رفتار ناشایستیه و برای من قابل قبول نیست.