عزیزم این که نشد دلیل قهر .خیلی وقتها آدم یه چیزهای رو میبینه و میشنوه ولی باید به یه ورشم نگیره.ولکن اینجور تو میشی عروس بده.میرفتی فقط در حدسلام و احوال پرسی باهاش حرف میزدی.بخدا دیشب پدر شوهرم یه حرف خیلی بدی زد اصلا موندم چی بگم ولی فقط سکوت کردم اومدم خونه به شوهرم گفتم دیدی بابات چی گفت بهم.میرم خیلی کم میرم سر سنگین برخورد میکنم.
خوب گاهی پیش میاد ادم. وسط احوال پرسی ی چی میشه. یکی رو جا میندازه. ناراحتی نداره که بعد میتونسی بع ا که سلامت داد بگی موقع اومدن سلامتون دادم. متوجه نشدین.
الانم حتی اگر عمدی درکار بوده باشه که بنظرم نبوده. چون اگر عندی بود. بعدشم سلامت نمیداد . دست بالا برا اوناست. چون. چون برفرض عمدی بودنم. چیزی نبوده که درحد قط رابطه باشه
اونام ب. احتمال الان میگن. خودش قهر کرده. سر چیز الکی خودشم برگرده دیگه
شش ماهه نرفتی ازهمسرت هم نپرسیدن چرا خانمت نمیاد خونمون؟
کلا با خانواده شوهرم همیشه مشکل داشتیم چون این ازدواج برخلاف میلشون بوده این سوتفاهم هم درحدی نبوده که بخاد باعث قطع رابطه بشه ولی من دیگه از دست کارها و رفتارهاشون خسته و بیزار شدم اتفاقا از خدامه منو به حال خودم رها کنن و هیچوقت نرم سمتشون
اگه برات هیچ ارزشی قائل نشدن و نیومدن پیشت اصلا نرو
تا اینجا ارزش خودت حفظ کردی
الان هم ارزش خودت حفظ کن بذار اونا بیان سمتت ولی سرسنگین باش
اون چیزی که خودت حس میکنی درسته انجام بده بخاطر حرف واسطه هیچکسی کاری انجام نده
خودت فکر کن چی بهت گذشته کسی درک نمیکنه
پس براشون مهمی.
بنظرم آدم رفت و آمد نکنه بهتره تا قهر باشه.
ولی کاش بزرگترا اینقد یه دنده نبودن.
خونه پدرمادر آدم و پدرمادر همسر برا انسان حکم پناه و آرامش رو باید داشته باشه ک آدم بااشتیاق بره.
ولی گاهی بارفتارزشتشون آدم رو طرد میکنن
باشما اختلاف دارن درست ولی کاش حرمت مهمون بودتنون حفظ میکردن.
عزبزم بذار پای اینکه درهمین حد عقل و شعورشون قدمیده.
یه باربرو ک به قهر نخورید ولی ازاین ب بعد کمتربرو و کمتر هم حرف شو
عزیزم منم اولین بارشون نیس مدام توهین مدام تحقیر مدام کوچیک کردن مدام تیکه انداختن خسته ام کردن دیگه تحمل کوچیکترین رفتارشونم ندارم سه ساله هر کاری گفتن کردم ولی بازم من همیشه آدم بده میشم....خبر بارداری منو شنیدن مادرشوهرم یه زنگم نزد هیچکدومشون یه بارم پیگیر نشدن وقتی میدونم بود و نبودم واسشون مهم نیس چرا دیگه برم سمتشون
عزیزم پدرشوهرم دقیقا چیزیه که شما میگین یه دنده و لج باز خب یه زنگ بهم بزنی به کجات برمیخوره منو نمیخای ببینی سه ماه دیگه نوه ات به دنیا بیاد هم نمیخای ببینی هرچی باشه شما بزرگتری باید خانواده رو جمع کنی انتظاری ندارم بیای خونه ام ولی یه تماس که دیگه کاری نداره منم گفتم برم ولی بعد شش ماه اونم بدون هیچ پیگیری و تماسی خودم پاشم برم دیگه بدتر پیششون بی شخصیت میشم
همین که عمه خانوم فرستادن پی ات یعنی دارن میگن نمی خوان قطع ارتباط باشی عمه خانوم سفیرِ اوناست 😄خودشون جلو نیومدن که یعنی مثلاً ما بزرگتریم تو باید بیای نه ما،عمه رو واسطه کردن وگرنه اون از کجا می دونست شما نمیری خونشون.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
13 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
