دخترخالم گفت میخوام بیام دنبالت بریم استخر گفتم اوکی
خلاصه پسرخالمم که پارتنرم هم هست و (قصدمون جدیه)
داشت میرسودمون ..بعد دخترخالم بهم گفت راستی قراره مامان بابام برن روستای بابام ، چه دخترای قشنگی هم داره ، منم گفتک اره پسراشم حتما قشنگن بعد دیدم پارتنرم داره از تو اینه چپ چپ نگام میکنه بعدم دخترخالم گفت اره پسراشم عالی ، بعد پارتنرم گفت زهرمار این چه بحثیه تمومش کنید
بعد دوباره از اینه منو بد نگاه کرد🥲
بنظرتون اشتباه کردم؟از دهنم دراومد
بنظرتون شکاک و دیوونه نیس؟یا حسودیش شد؟