کل محله جمع میشدیم دختر و پسر اندازه چهل نفر تو محله قایم باشک بازی میکردیم یا مثلا گرگم به هوا بازی میکردیم همسایمون برامون آش نذری خوشمزه میورد حتی یادمه یه شب چون بارون شدید بود. خونه همسایمون خوابیدم
زندگی کسی رو با کارهامون نابود نکنیم شاید سر خودمون اومد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.