من یه جاری بزرگ دارم
جهاز فقط یخچال و لباسشویی و گاز اورده با چند تا ارکوپال و یه دست قابلمه مابقی وسایل و برادرشوهرم به مرور خریده
در مقابل جهاز من کامله هفته بعدم عروسیمه جاریم همیشه ریز قیمت وسایلامو میپرسه و تا قیمت و میگم هربار سکته ریزی میزنه
دیروز خاله همسرم‌گفت صبر کن بری خونه ات جاریت تک تک وسایلاشو میاد از روی جهازت میخره
اینجاشو راست میگه من یه دست النگو هندی دارم جاریم خودشو به اب و اتیش میزنه ازش بخره نمیتونه چون گرونه
و این شدیدا رو مخ منه چیکار کنم؟
خدا کمکت کنه
نمیدونم فقط میتونم بگم فکر نکن خاله همسرت از روی خیر و دوستی این حرفا رو میزنه
جاری بدبختت از عقده نداشتن جهاز اینطوری میکنه
عکس النگوتو بذار
بیچاره جاریت دلم براش سوخت میدونی این ادما دست خودشون نیست و خودشون در عذاب هستن
با خاله همسرت ،رفت و امد تو کم کن
همیشه یادت باشه کسیکه حرف دیگران و پیشت آورد ،حرف شما هم برا بقیه می‌بره
از این حرف ها خودتو کنار بکش
اولین دشمنت همین خاله است که داره فتنه به پا میکنه
نهایتا به خودت بگو چون جهازم خیلی خوبه اون هم دلش میخواد مثل من باشه
بذار بخره مگه چیزی از شما کم میشه
خب بخره چی از شما کم میشه ؟مثلا‌میخای مرکز توجه باشی بگن به به به سلیقه وجهازش ؟
دلتو بزرگ کن
بزار راحت باشه
هر چی دوست داره بخره
هر کاری دوست داره بکنه
هیچ واکنشی نشون نده حتی آگه رفتی دیدی مثل وسیله های تو خریده باشه... اون خودش به اندازه کافی تحت فشار هست و اذیت میشه.
