2777
2789

شما تو این روزای سرد پاییز چکار میکنید با بچه هاتون؟

ما که تا تابستون بود استفاده کردیم و پارک و شهربازی و کوه و دشت دمن  و اینور اونور بودیم ولی حالا ک مدرسه ها باز شده و روزا کوتاه و سرد شده نمیشه زیاد بیرون رفت

پسرم باز بساط غذا درست کردن رو پیکنیک رو برپا کرده 😓

دیروز مینی پیک نیکی ک مامانبزرگشون خریده بود آوردن دم دست روشن‌کردن آب ریختن و دست ب کار شدن 😩 پوست سیب خرد کردن ریختن پوست نارنگی پوست موز یکم لوبیا و نخود یکم پوست گردو و بادام  بعد رفتن سراغ ادویه جات و بعدم پسرم رفت تو محوطه یکم برگ درخت آورد 😑 ب عنوان سبزی

هی خرد کردن و ریختن و هم زدن و منم دو ساعت تموم دو دستی پیک نیک و قابلمه رو چسبیده بودم 🙄🙄ک نریزن رو خودشون بسوزن

هیچی دیگه تو مرحله پختنم عین این سرخ پوست ها نفری ی قاشق دست گرفتن و دور منو قابلمه و پیک نیک میرقصیدن😕🫥🤕 تا آخرش تموم شد مهمونا ک عروسکاشون باشن رسیدن و خوردن و تموم شد

خب حالا بازی بعدی میشه چادر بازی منه بینوا  همیشه در نقش گرگم و بچه ها ببعی اند چادر بازیشون رو باز میکنن میرن توش مثلا خونشونه من میرم قایم میشم اونا میان پیدام میکنن حالا باید بدوام بگیرمشون و بخورمشون ک فرار میکنن و بعد دو ساعت ۴نعل دویدن رضایت میدن برن سراغ بازی بعد

بازی بعد دکتربازیه😬   من میشم مامان خر و گاو و سگ و گربه و مرغ و خرس و میبرمشون دکتر پسرا هم دکترن معاینه میکنن امپول میزنن عمل میکنن و.....🥴

خلاصه شب ک میشه باتری ندارم از جام تکون بخورم😂

شماها چکار میکنید

۴تابازی جدید یادم بدید خسته شدم ازینا

من این روزا ی حال دیگه ای دارم......جهان من لباس تازه میپوشه...‌‌منو تو دیگه تنها نیستیم چون که....خداباما نشسته چای مینوشه.....

بهشت زیر پای خودته واقعا تصورشم برام ممکن نیست🤣🤌

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

یکی ازپسرام نه سالشه درگیر مدرسه و درس

سه روز توهفته هم کلاس فوتبال میره

اون یکی هم هفده ماهشه و درگیری خاصی باهاش ندارم مخصوصا شیفتی که داداشش خونه هست  کنار داداشش میچرخه و بازی میکنه تا اون تکالیفش انجام بده

کسي چه ميداند...شايد اين جهان،جهنم جهان ديگريست....

دخترام خودشون خاله بازی میکنن، نقاشی میکشن

گاهی هم با همسرم دنبال بازی میکنن

خداروشکر خونه دار شدیم🥰لطف کنید یه صلوات بفرستین هرچه زودتر قرضامونو بدیم❤️‍🩹هرکی فرستاد بگه براش آیت الکرسی بخونم❤️

منچ،نون بیار پنیر ببر.گل یا پوچ.قایم باشک

تو خونه تاب دارن خیلی سرگرمش میشن

گاهی اوقات دوتا مبل رو بروی هم میزارم مثل قدیمها براشون چادر میزنم زیرش اسباب بازی میچینن و بازی میکنن.گاهی میبرم حیاط توپ بازی و طناب و دوچرخه سواری


قسمتی از سخن های کوروش کبیر:بودن با کسی که دوستش نداری و نبودن با کسی که دوستش داری همش رنج و عذاب است.پس اگر همچون مثل خود نیافتی مثل خدا تنها باش.واگر یافتی او را چنان حافظ باش که گویا جزوی از وجود توست.

تلاش برای بچه دار شدن🫤🥲😁😂

 جان مادر نمی آیی؟چین های پیشانی مادر هنوز به تعداد دلخواهت نرسیده؟ فدای جانت جان مادر....میدانی تصمیم دارم به دنیا آمدی یا حتی در دلم جوانه زدی و کلبه احزانم را گلستان جوانه ات کردی چه صدایت کنم؟جان مادر.البته خیلی سال است که دوست دارم تورا جان صدا کنم راستی مادر، جایت خوب است؟دلت برای نوازش های مادرانه ام تنگ نیست که نمیایی  جان مادر جانه جانه جانم چه لذت بخش است وقتی حس کنم تو هستی و دست روی شکمم بگذارم و بگویم جان مادرعشق مادر، خانه ام سوت و کور است نمیایی؟چه زیباست در جمع باشم و تو فریاد بزنی ماما بگویم جان مادرنازنین فرشته مادر خدا در نزدیکی توست؟اگه دیدی یا صدایی از او شنیدی یا آن حوالی بوی خدا را حس کردی بگو مادرم منتظر من است اجازه بگیر و بیا به درونم تا از درونم تا وجودم و قلبم و زندگیم آشیانه بسازم برایت.جان مادر پیشانی ات را بوسیدن آرزویم شده وقتی که بدنت چند روزی شسته نشده باشد و بوی شیر بدهی و لباس نوزادی بر تن داشته باشی، آخ ،که چه لذتی دارد ماچی از بین دو ابرو ات بگیرم و بگویم خدایا شکر که جان دوباره دادی به وجودم آخ که قلبم تیر میکشد به آن لحظه فکر میکنم تنم میلرزد.من دوستت دارم حتی الان که ندارمت من عاشقت هستم جان مادر مرا رها نکن از این همه گریه های شبانه خسته شدم دیگر توانی برایم نمانده تورا می خواهم جان مادر😭😭
نقاشی آبرنگخمیر بازیاسلایمگنج پیدا کردنپانتومیم معلم بازی

بدرد نی نی ۲وسال نیم نمیخوره😅یبار خمیر بازی دادم نابودم کرد ذره ذره با ناخون از رو اقصا نقاط فرش خمیر میکندم تا یک ماه

یکی دوسالشه ی ۷سال

من این روزا ی حال دیگه ای دارم......جهان من لباس تازه میپوشه...‌‌منو تو دیگه تنها نیستیم چون که....خداباما نشسته چای مینوشه.....
بهشت زیر پای خودته واقعا تصورشم برام ممکن نیست🤣🤌

چرا؟

حدس میزنم بچه نداری

چون منم ی روز برام تصورش زجر آور بود🤣

من این روزا ی حال دیگه ای دارم......جهان من لباس تازه میپوشه...‌‌منو تو دیگه تنها نیستیم چون که....خداباما نشسته چای مینوشه.....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792