2777
2789

دوستان من امسال کنکوریم

مامانم همش میگه هیچی قبول نمیشی میدونم هیچی نمیشی

وقتای که دیر از خواب بیدار میشم میاد جیغ و داد میزنه سرم میگه میدونم هیچی نمیشی خسته شدم از دستش 

یه دختر خاله دارم اون هم کنکوری هست اما رشته ش انسانیه 

همش میگه قبول شو اونا رو بسوزونی فلان

خسته شدم از دستش

هرچی سکوت میکنم ، بیشتر حرفای مامانم روی روانم تاثیر میذاره و حس میکنم واقعا قبول نمیشم

بچه ها شما ی راهکار بگید به خدای بالای سرم قسم خستم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

درکت میکنم الانم ی تاپیک زدم در این مورد من هم کنکوری بودم مثل تو بودم الانم که کنکور ندارم مامانم یجور دیگه اذیت میکنه 

اگه خواستی درد و دل کنی میتونی درخواست بدی

دریغ است ایران که ویران شود کنام پلنگان و شیران شود .                                                                       نژاد پرست نیستم ولی از ورود بیش از اندازه افغانی ها اعتراض دارم چند سال بعد اینجا همش میشه افغانی زبانمون میشه فارسی دری اسما میشه افغانی .... باور کنید
اومدم بگم احترام بزار هرچی باشه مادرهدیدم نه اون باید تو رو درک کنه حق داری مشاور داری؟ اگه نه مدرسه ...

احترام میذارم امیدوارم سایه ش هم بالای سرمون باشه هزار سال

ولی به خدا قسم خستم

روی روانم خیلی تاثیر میذاره درحدی شده حس میکنم هرچی بخونم قبول نمیشم و دیگ نمیخونم

بله سال اخرم و بله مشاور هم داره مدرسه اما خب درمیون نمیذارم زیاد آدم کم حرفیم زیاد با کسی حرف نمیزنم تو مدرسه

تنها راه نجات از ایجور خانواده ها فقط فقط درس خوندن و موفق شدنه، انقدر درس بخون که بتونی هم از لحاظ مالی هم از لحاظ موقعیت اجتماعی خودتو بکشی بالا در غیر این صورت همیشه بازنده هستی

صبح بیدار شدن با وجود کنکوری بودن حس بدی میده. دیگ مادره هم بیاد جیغ جیغ و عذاب وجدان بده. دیگ هیچ

دقیقا:) الان که دارم مینویسم دارم همزمان گریه میکنم.. خسته شدم بخدا💔 آرزوی مرگ میکنم روزی هزار بار

این همه خدارو دوست دارم ولی حس میکنم اونم دیگه دوستم نداره

میدونی اینده ات میخواد ولی نمیدونه چطور بیانش کنه ،سعی کن جوری پیش بری ک ببین داری تلاش می‌کنی

دقیقا

سختمه بخدا ویدونم حق داره مادره ولی راه درستش نیست من حیلی استرسیم اینا خیلی روم تاثیر میذاره خیلی حالم بد میشه 

شاید روش بیان مادرت یا رفتارش اشتباه باشه، ولی حرفش درسته. شما بعدا که ازدواج کنی یا موقعیتت با الآنت فرق کنه، و درستو نخونده باشی، جامعه، دوستان، فامیل خودت یا همسرت به روت میارن.. تازه شوهرتم در ظاهر چیزی نخواهد گفت ولی تو دلش به بقیه حق خواهد داد. همش حس تحقیر خواهی داشت

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز