مامانا انقدر با شوهرم جنگیدم ک دارم دق میکنم دیگه
خدایا من غلط کنم ناشکری کنم ولی بااین مرد بچه میخواستم چیکار
تمام زحمتم گردن مامانم بوده چ قیافه هایی برا ما میاد
خانوادش خیلی بدن انقدر منو اذیت کردن الان میگه جرات داری بچع اومد ننت براش ادعای بزرگتری کنه
من خودم تو نیای بچمومیبرم خانوادم ببینن😭دارم دق میکنم اگه بدونید چ حرف ها و فوش هایی میده میترسم از ب دنیا اومدن بچم😭😭😭
یادم رفت بگم هفت ماهه باردارم انقدر حالم بد کرده دیگه دارم جون میدم براش مهم نیس
بعد همین بی همه چیز بچم بچم میکنه😭
تازه بخاطر خانواده نجسش میگه اصلا ریدم دهن تو و بچه دارم میمیرمممممم