دوست مامانم پیشش گریه میکرد میگف دخترم از وقتی شوهرکرده هرروز خونه ماس خودش ک هیچی شوهرشم میاد
همش بفکر پخت و پز درست و حسابی ام .حریم خصوصی ندارم .میگف پیش دخترم بروش نمیارم ولی از وقتی بچه دار شده ناهار و شام تلپ خونه مان😂
طفلک میگف انگار دخترم میخاد هزینه هاشونو کم کنه
یه هم باشگاهی ام دارم اونم یسره میناله 😐
بابا مگه شوهر نکردید ؟ول کنید اون بیچاره هارو
من قبلا متاهل بودم انقدر نمیرفتم تا مامانم با قابلمه غذا میومد خونم 😂😂الانم مجردم انقدر نمیرم تا یه مناسبتی میشه
البته من عاشق تنهاییم
بعضیا دیگ شورشو در میارن
بعضیا زیاد از شوهر خیری نمیبینن میرن با خانواده جبران کنن حالشون خوب بشه
اکثر مادرا خودشون دوست دارن
من کلا ازدواج کنم خونه ی خانوادم نمیرم
من مامانم خودش زنگ میزنه میگه بیا😐🤌البته مادرداریم تا مادر
اون دخترم دیگه خیلیییی سواستفاده گره
من اگه یه روزی مادر شم از خدامه بچه ام هروز بیاد پیشم
اون خانوم احتمالا خسیس بوده ک نگران خرج شون بوده
البته افراط تو هرکاری بده تعادل خوبه
وضعیت خونه ما:
دوست همسر منم . پارسال به خاطر همین از خانمش جدا شد . می‌گفت شب و روز خونه مادر زن بودم می‌گفت میخواستم بخوابم مریض بودم دلم خونه خودمو میخواست تا زنگ میزدم به خانومم می‌گفت بیا خونه مامانم . آنقدر دعوا کردن که خدا می‌دونه بعد جداشدن
منم نمیرم آدم تنبل میشه همش بره خونه مامانا خسته کننده س چه زن چه مرد تنبل میشن
واقعا با تمام وجود دوست مامانت رو درک میکنم
من خودم متاهلم گاهی پنج روز یکباری گاهی سه روز یکباری گاهی هم دو روز یکباری میرم خونه مامانم اینا
اما از اونجایی که میرم خونشون اگه حالم خوب باشه خودم شامو میزارم اگه مریض باشم مامانم می‌زاره و همیشه که میرم حتما خونشونو گردگیری میکنم ظرفایی که کثیف شده یا خودم کثیف کردم میشورم جارو میکشم مرتب میکنم گلدوناشو آب میدم یه جورایی درسته که اومدم خونشون هزینه ای هم رو دوششون گذاشتم ولی با کار کردن تو خونه جبرانش میکنم چون مامانم درس میخونه و یه مادر مریض هم داره اصلا تو خونه کم پیدا میشه برای همین فرصت کافی برای تمیز کردن یه خونه بزرگ رو نداره پس من کمکش میکنم هرچند وقت یکباری هم که با شوهرم میریم اونجا حتما چیزی می‌بریم با خودمون حالا چند کیلو میوه باشه یا خارک یا حالا هرچیزی
