اسی رابطه ات با مادرت و خواهرت خوب شد ؟ تایپک های قبلیت خوندم
همینم یه بشکه خیکیه که گوشت از هرطرفش زده بیرون عین هرزه ها لباس میپوشه بعد خودش و شوهرش ملتو مسخره میکنن و به بقیه میگن جند،ه،منم ابرومو فیبروز کردم این جند،ه کو... خودشو پاره کرده هی میگفت وای رفتم آرایشگاه گفت فقط تو ابروت نچراله و... در صورتی که خودشم دست برده ،منم نگفتم که فیبروز کردم مطمئنم مادرشوهر شغالم پشتم حرف زده از خودشون حدس زدن داشت مثلا تیکه مینداخت
بابا جاری ک از قدیم گفتن اگ خواهرت هم جاریت باشه بازم حسادت میکنه جاری رو ول کن زندگی خودتو دریاب
میدونم چی میگی چون منم شرایطم تقریبا مشابه توئه، کلا انگار برادر بزرگا زورشون میاد داداش کوچیکشون بیشتر اونا پیشرفت کنه
کاری نمیشه کرد تو که نمیتونی ذات بد اونارو تغییر بدی فقط سعی کن کم کم به شوهرت بفهمونی و با سند و مدرک بهش ثابت کنی
دقیقا دشمن اصلی خودشه نه دیگه درس عبرت شد برام الان میشینه با سیاست زیر پای شوهرمو میکشه و تو گوشش میخونه که زنت به ما هیچی نمیگه ،همه کاراشو خودش با خانوادش میره انجام میده ،با ما نیست و فلان گفتم بس که لیاقت دارن شغالا
